Soleimany L, Zare S, Hobbenaghi R, Delirezh N. STUDY THE EFFECT OF POLY (I: C) VS LPS ON STIMULATEING BONE MARROW-DERIVED MESENCHYMAL CELLS IN HEALING THIRD-DEGREE SKIN BURNS IN MOUSE. Studies in Medical Sciences 2018; 28 (12) :783-794
URL:
http://umj.umsu.ac.ir/article-1-3934-fa.html
سلیمانی لیلا، زارع صمد، حب نقی رحیم، دلیرژ نوروز. بررسی اثر Poly(I:C) در مقایسه با LPS در تحریک سلول های مزانشیمال برگرفته از مغز استخوان در ترمیم سوختگی درجه سه پوست موشی. مجله مطالعات علوم پزشکی. 1396; 28 (12) :783-794
URL: http://umj.umsu.ac.ir/article-1-3934-fa.html
گروه بیولوژی، دانشکده علوم، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران ، lsoleimany@yahoo.com
چکیده: (4484 مشاهده)
پیشزمینه و هدف: تأثیر مثبت سلولهای بنیادی مزانشیمی درترمیم آسیبهای بافتی مختلف ازجمله سوختگی گزارش شده است. پتانسیل درمانی این سلولها تحت تأثیر آگونیستهای اختصاصی مربوط به رسپتورهای سطحی آنها با نام (Toll like receptor) TLR، قابلتغییر به فنوتیپهای پیش التهابی و یا ضدالتهابی میباشد. ازآنجاییکه تغییر فنوتیپ سلولهای مزانشیمال میتواند بر عملکرد درمانی این سلولها مؤثر باشد، لذا این مطالعه بهمنظور بررسی تأثیر Poly(I:C) (آگونیست TLR3) در مقایسه با LPS (آگونیست TLR4) در تحریک سلولهای مزانشیمی و تغییر پتانسیل درمانی این سلولها در درمان سوختگی درجه سه پوست موش در پژوهشکده زیستفناوری دانشگاه ارومیه انجام گردید.
مواد و روش کار: تعداد 36 موش سوری نر بالغ با محدوده سنی 7- 8 هفته و میانگین وزنی 25-30 گرم انتخاب شدند. سوختگی به روش استاندارد و به کمک تماس یک میلهی فلزی داغ شده در آب جوش در قسمت پشت هر موش به مدت 9 ثانیه ایجاد شد. یک ساعت پس از القاء سوختگی، موشها بهصورت تصادفی در چهار گروه کنترل با دریافت روزانه پماد سیلورسولفادیازین، گروه تحت تیمار با سلولهای مزانشیمی (تیمار یک) با دریافت زیر جلدی یکمیلیون سلول مزانشیمی تحریک نشده، گروه تحت تیمار با سلولهای مزانشیمی تحریکشده با آل پی اس (تیمار دو) با دریافت یکمیلیون سلول مزانشیمی تحریکشده با LPS و گروه تحت تیمار با سلولهای مزانشیمی تحریکشده با پلی آی سی (تیمار سه) با دریافت یکمیلیون سلول مزانشیمی تحریکشده با Poly(I:C) تقسیمبندی شدند. نمونهبرداری در روزهای 7، 14 و 21 پس از القاء سوختگی از ناحیهی سوخته به همراه ناحیه سالم اطراف انجام شد و مقاطع بافتی به کمک رنگآمیزی هماتوکسیلین-ائوزین و ماسون تری کروم ازنظر ضخامت بافت جوانهای، سرعت روند بهبود آسیب، نظم و آرایش بافتی در نقطهی التیامی و میزان نشست رشتههای کلاژن در نقطهی آسیب بررسی شدند. نتایج بهدستآمده توسط نرمافزار SPSS نسخه 18، پس از اجرای آزمون نرمالیته، به روش آنالیز واریانس یکطرفه one-way ANOVA)) به همراه آزمون تعقیبی توکی و post hoc تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: اختلاف ضخامت بافت جوانهای در روز هفت بین گروه کنترل و دو گروه تیمار یک (P) و تیمار دو (P) ازنظر آماری معنیدار بود. همچنین گروه تیمار دو با ایجاد وسیعترین بافت جوانهای در روز هفت، اختلاف معنیداری با گروه تیمار سه (P) نشان داد. کاهش ضخامت بافت جوانهای در هر سه گروه تحت تیمار برخلاف گروه کنترل از روز هفت و با شدت بیشتر در گروه تیمار دو آغاز شد. کمترین ضخامت بافت جوانهای در روز 21 مربوط به تیمار دو بود. نتایج حاصل از رنگآمیزی هماتوکسیلین _ ائوزین و ماسون تری کروم به ترتیب گویای نظم و آرایش بافتی بهتر و رسوب بیشتر رشتههای کلاژن در نقطهی آسیب در گروه تحت تیمار دو بود.
بحث و نتیجهگیری: افزایش پتانسیل درمانی سلولهای مزانشیمی تحریکشده با LPS در مقابل کاهش پتانسیل درمانی سلولهای مزانشیمی تحریکشده با Poly(I:C) میتواند به ترتیب ناشی از کسب فنوتیپ پیش التهابی در مقابل کسب فنوتیپ ضدالتهابی توسط سلولهای مزانشیمی در پاسخ به آگونیستهای مذکور باشد