پیشزمینه و هدف: بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس دارای سطوح بالایی از افسردگی و اضطراب میباشند که این امر لزوم مداخلات مشاورهای، درمانی و آموزشهای هدفمند را در این بیماران ضروری میسازد، لذا پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری بر بهبود سطح افسردگی و کاهش علائم اضطراب بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. 32 نفر از بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس که نمرات بالایی را در پرسشنامههای افسردگی بک و اضطراب کتل کسب کرده بودند بهعنوان نمونه انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 16 نفر) تقسیم شدند. سپس گروه آزمایش به مدت 14 جلسه 60 دقیقهای و یکبار در هفته مداخله شناختی و رفتاری را تجربه کردند. گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. شرکتکنندگان 10 روز بعد از آخرین جلسه مداخله، پرسشنامه افسردگی بک و اضطراب بک را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی ازجمله آزمون کوواریانس تحلیل شد.
یافتهها: نشان داد که مداخله شناختی و رفتاری بر بهبود سطح افسردگی و کاهش علائم اضطراب بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس اثر مثبت و معناداری دارد (05/0>p).
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که مداخله شناختی- رفتاری میتواند بهعنوان رویکردی مؤثر و کارآمد در زمینه کار با بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در کنار دیگر درمانهای دارویی به کار رود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |