پیش زمینه و هدف: سلولهای بنیادی مزانشیمال بهعلت توانایی تمایز به ردههای سلولی مختلف، گزینه مناسبی جهت سلولدرمانی و انتقال ژن در بیماریها میباشند. از اینرو انتخاب روشی مناسب و کارامد جهت انتقال ژن به این سلولها اهمیت ویژهای دارد. در این مطالعه، کارایی دو روش رایج انتقال ژن، ویروسی و غیرویروسی، در سلولهای مزانشیمال موشی مقایسه شده است.
مواد و روش کار: سلولهای بنیادی مزانشیمال، از مغز استخوان موشها جدا، و از نظر شاخصهای آنتیژنی سطحی و توانایی تمایز به سلولهای استخوانی و چربی بررسی شدند. سپس میزان کارایی روش کلسیم فسفات و لیپیدهای کاتیونیک تجاری لیپوفکتامین و توربوفکت، بهعنوان روشهای غیرویروسی؛ و وکتور لنتیویروسی، در انتقال پلاسمید پروتئین فلورسانس سبز (GFP) به این سلولها مقایسه شد.
یافتهها: سلولهای مزانشیمال مشتق از مغز استخوان توانستند به سلولهای چربی و استخوانی تمایز یابند. آنها واجد شاخصهای آنتیژنی CD24، CD29 و CD44؛ و فاقد شاخصهای آنتیژنی سلولهای خونساز یعنی CD11b و CD45 بر سطح خود بودند. روشهای غیر ویروسی، در تحویل ژن به سلولهای مزانشیمال موشی کاملا ناکارامد بودند؛ طوریکه روش کلسیم فسفات در همه موارد سبب مرگ سلولها شد؛ و میزان کارایی دو ماده تجاری ترانسفکشن هم در انتقال پلاسمید GFP، زیر سه درصد بود. اما، وکتور لنتیویروسی توانست بالای 70 درصد، پلاسمید مذکور را به سلولهای مزانشیمال منتقل نماید.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد سلولهای مزانشیمال موشی نسبت به ترانسفکشن با روشهای غیرویروسی انتقال ژن مقاوم میباشند؛ اما وکتورهای لنتیویروسی میتوانند گزینه مناسبی جهت انتقال ژن به سلولهای مزانشیمال موشی باشند؛ بیآنکه تاثیری منفی بر فنوتایپ یا قدرت تمایزی آنها داشته باشند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |