پیش زمینه و هدف: پزشکی مبتنی بر شواهد استفاده درست، صحیح و خردمندانه از بهترین شواهد در تصمیمگیری بالینی برای مراقبت از تکتک بیماران است. پزشکان نیازمند آموزش استفاده از مفاهیم اپیدمیولوژی بالینی و آشنایی با منابعی نظیر "کوکران" یا "دار" میباشند. هدف این مطالعه تعیین میزان آگاهی و بهکارگیری پزشکی مبتنی بر شواهد در میان پزشکان بخشی از مناطق کشور است.
مواد و روشها: پژوهش از نوع مقطعی بود. جامعه پژوهش پزشکان عمومی، رزیدنتها و متخصصین بیمارستانهای بخشی از مناطق کشور در سال 1390 بودند. حجم نمونه 245 نفر تعیین شد. جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه، مشتمل بر اطلاعات زمینهای و اطلاعات مبتنی بر اهداف طراحی شد. روایی صوری و محتوی به وسیله افراد صاحب نظر و پایایی آن با =0.8 α تایید شد. دادهها به وسیله نرم افزار Spss16 و با آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: پزشکان آگاهی متوسطی از پزشکی مبتنی بر شواهد داشتند. 149 نفر (8/60درصد) با پایگاه مدلاین آگاهی داشتند، اما کمتر از 10درصد آنها از این پایگاهها استفاده میکردند. همچنین 165 نفر(3/67درصد) پزشکان با اصطلاح متاآنالیز آگاهی دارند، اما درصد کمی از نتایج آن استفاده میکنند.
بحث و نتیجهگیری: با آنکه پزشکان آگاهی متوسطی نسبت به پزشکی مبتنی بر شواهد دارند؛ اما از این رویکرد جهت پاسخگویی به سؤالات خود در درمان بیماران استفاده نمیکنند، به نظر میرسد ناکافی بودن انگیزه و عدم سرمایهگذاریهای لازم جهت تحقق این رویکرد، موجب بیتوجهی پزشکان در بهکارگیری آن در طبابت شده است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |