دوره 34، شماره 10 - ( دی 1402 )                   جلد 34 شماره 10 صفحات 650-643 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Houshmand H, Ghaemi R, Alipour M. EPIDEMIOLOGICAL STUDY OF CLINICAL FINDINGS AND OUTCOME OF HOSPITALIZED INFANTS AND CHILDREN WITH FOOD ALLERGY. Studies in Medical Sciences 2023; 34 (10) :643-650
URL: http://umj.umsu.ac.ir/article-1-5993-fa.html
هوشمند حمیدرضا، قائمی رضا، علیپور مهدی. بررسی اپیدمیولوژیک یافته‌های بالینی و پیامد نوزادان و کودکان بستری با آلرژی غذایی. مجله مطالعات علوم پزشکی. 1402; 34 (10) :643-650

URL: http://umj.umsu.ac.ir/article-1-5993-fa.html


پزشک عمومی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه ، Dr.reza.ghaemi@gmail.com
متن کامل [PDF 364 kb]   (222 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (369 مشاهده)
متن کامل:   (39 مشاهده)
مقدمه
آلرژی غذایی یا واکنش‌های حساسیت مفرط به‌عنوان یک پاسخ ایمنی نامطلوب به آلرژی‌های غذایی تعریف می‌شود (1). آلرژی‌های غذایی پروتئین‌هایی با وزن مولکولی 40-15 کیلو دالتون یا گلیکوپروتئین‌هایی با وزن مولکولی 70-10 کیلودالتون هستند. اگرچه هر غذایی می‌تواند واکنش غذایی را تحریک کند. اما تعداد کمی از غذاها مسئول اکثریت قریب به‌اتفاق آلرژی‌های غذایی هستند (1). در کودکان، شیر گاو، تخم‌مرغ، بادام‌زمینی، سویا، گندم، آجیل، ماهی و صدف 90 درصد از علل واکنش‌های وابسته به IgE هستند. اما در کودکان بزرگ‌تر و بزرگ‌سالان، بادام‌زمینی، آجیل، ماهی و صدف بیشتر این واکنش‌ها را ایجاد می‌کنند. بااین‌حال، غذاهایی که باعث آلرژی غذایی می‌شوند در کشورهای مختلف ازنظر عوامل ژنتیکی، فرهنگی و تغذیه‌ای یکسان نیستند (2).
آلرژی‌های غذایی به دودسته تقسیم می‌شوند: واکنش‌های وابسته به IgE و واکنش‌های غیر وابسته به IgE. واکنش‌های وابسته به IgE زمانی اتفاق می‌افتد که آنتی‌بادی‌های IgE اختصاصی غذا روی ماست‌سل‌ها و بازوفیل‌ها با آلرژی‌های در حال گردش پیوند متقابل پیدا می‌کنند و با فعال کردن سلول‌ها منجر به آزاد شدن واسطه‌های بالقوه و سیتوکین‌ها می‌شوند. در آلرژی‌های غذایی غیر وابسته به IgE، سلول‌های التهابی متعدد و واسطه‌های آن‌ها نقش ایمنی را ایفا می‌کنند (3). اکثر آلرژی‌های غذایی در 1-2 سال اول زندگی ایجاد می‌شود. شیوع آلرژی غذایی در سال اول زندگی به اوج خود می‌رسد که حدود 6 تا 8 درصد است و به‌تدریج تا پایان دوران کودکی کاهش می‌یابد و به 1 تا 2 درصد می‌رسد (4).
واکنش‌های آلرژی غذایی باعث ایجاد علائم مختلفی در قسمت‌های مختلف بدن، ازجمله سیستم تنفسی، گوارشی و پوستی می‌شود که ممکن است وابسته به IgE یا غیر وابسته به IgE باشد (1). دستگاه گوارش اولین عضوی است که ظاهر می‌شود. در تماس با غذا است و بیشتر تحت تأثیر آلرژی‌های غذایی قرار می‌گیرد. به‌خصوص در دوران نوزادی و کودکی، شایع‌ترین علائم گوارشی آلرژی غذایی، استفراغ، قولنج و اسهال است (5). کهیر حاد و آنژیوادم شایع‌ترین علائم پوستی آلرژی غذایی هستند (6). آلرژی غذایی می‌تواند علائم تنفسی مختلفی ایجاد کند که بیشتر آن‌ها وابسته به IgE هستند. علائم تنفسی اغلب پس از خوردن غذا رخ می‌دهد، اما در موارد معدودی، استنشاق غذا باعث واکنش آلرژیک شده است. واکنش‌های دستگاه تنفسی تحتانی و فوقانی اغلب از علائم اصلی واکنش‌های آنافیلاکتیک هستند. هنگامی‌که آلرژی غذایی چندین اندام بدن را تحت تأثیر قرار می‌دهد، اگر همراه با افت فشارخون یا انسداد سیستم تنفسی باشد، می‌تواند تهدیدکننده زندگی باشد (4).
برخی از تظاهرات آلرژی گوارشی به شکل سندرم‌های آلرژی غذایی رخ می‌دهد. به‌عنوان‌مثال، Food protein induced enterocolitis syndrome (سندرم آنتروکولیت ناشی از پروتئین غذایی) در ماه‌های اول زندگی با استفراغ، اسهال خونی و کم‌آبی بدن، و با مصرف مداوم غذا، کم‌خونی و تأخیر در رشد همراه است. نوع دیگری از پروکتوکولیت ناشی از پروتئین رژیم غذایی است که در چند ماه اول زندگی با ظاهر شدن رگ‌های خونی در مدفوع خود را نشان می‌دهد، درحالی‌که نوزاد سالم است. نمونه دیگری از این سندرم آلرژی غذایی، آنتروپاتی ناشی از پروتئین است که با اسهال، استئاتوره و افزایش وزن در چند ماه اول زندگی خود را نشان می‌دهد. بیماری سلیاک شدیدترین مشکل آنتروپاتی غنی از پروتئین است که یک واکنش وابسته به سلول به ترانس گلوتامیناز بافتی و آمینو گلیادین موجود در آرد گندم، جو و چاودار است (6).
این سه سندرم واکنش‌های آلرژیک غیر وابسته به IgE هستند. در این سه نوع واکنش آلرژی تشخیص با حذف ماده غذایی حساسیت‌زا و بهبود علائم صورت می‌گیرد که در صورت چالش مجدد با همان آلرژن و بروز علائم آلرژی تأیید می‌شود. نوع چهارم گاستروآنتروپاتی ائوزینوفیلیک است که با نفوذ ائوزینوفیل‌ها به دیواره‌های مری و روده همراه است که با بیوپسی تشخیص داده می‌شود. این سندرم از دوران نوزادی تا نوجوانی با علائم درد شکم، بیماری ریفلاکس معده به مری، حالت تهوع و اجتناب از خوردن غذا، اختلال بلع و اختلالات خواب خود را نشان می‌دهد. تشخیص بالینی پاتولوژیک است (7).
تشخیص آلرژی غذایی نیاز به شرح‌حال دقیق، معاینه فیزیکی و تست‌های تشخیصی مانند تست پوستی و آنتی‌بادی‌های خاص دارد (8). شرح‌حال باید بر روی علل احتمالی رژیم غذایی، مقدار غذای خورده شده، فاصله زمانی بین خوردن غذا تا شروع علائم، عوامل مرتبط (ورزش، آسپرین و الکل) و پایداری واکنش متمرکز باشد. هدف اولیه معاینه فیزیکی یافتن شواهدی از آتوپی و سایر بیماری‌های آلرژیک است. و سایر عللی را که ممکن است شبیه علائم آلرژی غذایی باشند را رد کنید (8). ازآنجایی‌که آلرژی غذایی در کودکان شایع‌تر از بزرگ‌سالان است و گاهی می‌تواند با ایجاد شوک انافیلاکسی کشنده همراه باشد و یا سبب عوارض مزمنی از قبیل اگزما، ائوزینوفیلیک گاستروانتروپاتی، ریفلاکس معده به مری مقاوم به درمان و اختلال رشد شود و با توجه به نبود مطالعه جامع و کامل در مورد علل آلرژی‌های غذایی که منجر به بستری کودکان در این استان می‌شود، بر آن شدیم که در این مورد مطالعه‌ای انجام دهیم.

مواد و روش‌ها
مطالعه حاضر به‌صورت توصیفی – مقطعی (کد IR.UMSU.REC.1400.061) بر روی نوزادان و کودکان با تشخیص آلرژی غذایی انجام شد. در این مطالعه، نوزادان و کودکان بستری در بیمارستان مطهری ارومیه از فروردین 1388 تا پایان اسفند همان سال که به آلرژی غذایی مبتلا بودند، موردبررسی قرار گرفتند اطلاعات لازم از چک‌لیست طراحی‌شده استخراج شد. معیارهای ورود: نوزادان و کودکان زیر 18 سال مبتلا به آلرژی غذایی تشخیص داده شدند. معیارهای خروج: نوزادان و کودکان مبتلا به آلرژی‌های غیر غذایی، ازجمله نوزادان و کودکان مبتلا به بیماری التهابی روده، کمبود لاکتاز، انسداد روده، بیماری ریفلاکس معده، بیماری سلیاک و ترس از غذا. بود. در پژوهش حاضر اطلاعات با توجه به اهداف تحقیق شامل موارد زیر بوده است:
1- اطلاعات دموگرافیک شامل جنس، سن، محل زندگی، فصل مراجعه 2- سابقه آلرژی غذایی در خانواده 2- ویژگی‌های بالینی شامل علائم پوستی (کهیر، اگزما، خارش) و آنژیوادم) علائم چشم (خارش، اریتم ملتحمه و ... آدم مداری) علائم تنفسی (رینوره، خارش، عطسه، سرفه، آدم حنجره، خس‌خس سینه و تنگی نفس) علائم گوارشی (اسهال، استفراغ، رفلاکس)، قولنج، درد شکم و حالت تهوع (تاکی کاردی، افت فشارخون، از دست دادن سرگیجه) 4. نتیجه بالینی (طول مدت بستری در بیمارستان، نوع بستری، مرگ و بهبودی) وابسته به LGE رد شد، اما در صورت مثبت بودن، باید سابقه علائم به دنبال مواجهه با یک آلرژن غذایی وجود داشته باشد. زیرا در بسیاری از موارد فرد به تست اختصاصی یا تست lgE در برابر آلرژی‌های غذایی جواب مثبت می‌دهد اما سابقه تحمل آن غذا را دارد و در هنگام خوردن آن غذا هیچ واکنشی رخ نمی‌دهد که در این صورت فرد حساسیتی نخواهد داشت. به آن آلرژن غذایی. برای متغیرهای کمی، شاخص‌های مرکزی و پراکندگی (میانگین و انحراف معیار) و برای متغیرهای کیفی، فراوانی و درصد فراوانی محاسبه شد. برای نمایش داده‌ها از جداول و نمودارهای آماری مناسب استفاده شد. تمامی تحلیل‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS 21 انجام شد.

یافته‌ها
مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی گذشته‌نگر باهدف تعیین علل، انواع، مشخصات دموگرافیک، بالینی، آزمایشگاهی و پیامد نوزادان و کودکان بستری‌شده در بیمارستان مطهری با تشخیص آلرژی غذایی طی سال‌های 1398 تا 1399 هست. لازم به ذکر است که به دلیل هزینه بالای استفاده از IgE اختصاصی در برابر آلرژی‌های غذایی یا تست پریکارد و یا در دسترس نبودن آن، تشخیص آلرژی غذایی در اکثر بیماران بر اساس شرح‌حال است. در مطالعه حاضر درمجموع 77 بیمار موردمطالعه قرار گرفتند.
میانگین سنی افراد موردمطالعه 41/6 ± 43/9 ماه بود. دو بیمار 6/2 درصد سابقه خانوادگی آلرژی غذایی و 75 نفر (4/97 درصد) سابقه خانوادگی آلرژی غذایی نداشتند. بر اساس داده‌های جدول 1، 33 بیمار معادل 9/42 درصد دختر و 44 بیمار معادل 1/57 درصد پسر بودند. 59 نفر (6/76 درصد) در شهرها و 18 نفر (4/23 درصد) در روستاها سکونت داشتند. ازنظر فصل آلرژی، 11 بیمار (3/14 درصد) فصل بهار، 22 نفر (6/28 درصد) فصل تابستان، 20 نفر (0/26 درصد) فصل پاییز و 24 نفر (2/31 درصد) فصل زمستان داشتند.
در 66 بیمار (7/85 درصد) علائم آلرژی غذایی بعد از مصرف شیر گاو و 2 نفر (6/2 درصد) بعد از مصرف تخم‌مرغ شروع شد، اما 9 نفر (7/11 درصد) بدون شرح‌حال دقیق و تست پریک منفی بودند. 16 نفر (8/20 درصد) واکنش‌های وابسته به Ig-E و 61 نفر (2/79 درصد) واکنش‌های غیر وابسته به IgE داشتند. 60 نفر (9/77 درصد) از بیماران هماتوشی، 9 نفر (7/11 درصد) ترکیبی از کهیر و آنژیوادم، 4 نفر (2/5 درصد) کهیر و بقیه (4 بیمار 2/5 درصد) فقط آنژیوادم داشتند (جدول 2). میانگین مدت بستری در بیمارستان 85/2+ 75/4 روز بود. ازنظر پیامد بالینی نهایی، تمامی بیماران بدون عارضه ترخیص شدند و هیچ بیمار فوت نکرد.
 

جدول (1): یافته‌های دموگرافیک کودکان با آلرژی غذایی
تعداد درصد
جنس پسر 44 57/1
دختر 33 42/9
محل اقامت روستایی 18 23/4
شهری 59 76/6
فصل بهار 11 14/13
تابستان 22 28/6
پاییز 20 26
زمستان 24 31/2

جدول (2): فراوانی آلرژی‌های غذایی بر اساس ویژگی‌های جمعیت شناختی
تعداد درصد
آلرژن شیر گاو 66 85/7
تخم‌مرغ 2 2/6
ناشناخته 9 11/7
واکنش ایمنی وابسته به IgE 16 20/8
غیر وابسته به IgE 61 79/2
علائم انتروکولیت 60 77/9
کهیر و آنژیوادم 9 11/7
کهیر 4 5/2
آنژیوادم 4 5/2
 

بحث
واژه آلرژی غذایی برای توصیف شرایطی به کار می‌رود که در آن سیستم ایمنی به یک غذا واکنش نامناسب نشان می‌دهد (9). این واکنش نامناسب به غذا حدود 5 درصد از کودکان و 3 تا 4 درصد از بزرگ‌سالان را در طول زندگی تحت تأثیر قرار می‌دهد. واکنش‌های حساسیت به غذا باعث ایجاد طیف وسیعی از علائم بالینی در پوست، دستگاه گوارش و دستگاه تنفسی می‌شود (1). آلرژی غذایی با سن، غذای محلی و بسیاری از عوامل دیگر متفاوت است. مطالعات انجام‌شده در انگلستان و ایالات‌متحده بر روی حساسیت غذایی به بادام‌زمینی متمرکز شده است که نتایج آن افزایش حساسیت به این ماده را در این کشورها نشان داده است (10). در ژاپن، شیوع آلرژی غذایی در حال افزایش است. پزشکان در مورد آنچه باید به‌عنوان آلرژی غذایی در نظر گرفته شود با مشکلات زیادی مواجه هستند. روش‌های درمانی رایج شامل اجتناب از غذاهای آلرژی‌زا (درمان حذفی) و استفاده از غذاهای جایگزین (درمان جایگزینی) است. نگرانی فزاینده‌ای در مورد سردرگمی ناشی از عدم اجماع در مورد چگونگی تشخیص و درمان آلرژی غذایی وجود دارد (11).
در مطالعه ما میانگین سنی بیماران در این مطالعه 41/6 ± 43/9 ماه بود. تعداد پسران بیشتر از دختران بود، شایع‌ترین آلرژن در این مطالعه شیر گاو و سپس تخم‌مرغ بود (0001/0>p). برخی مطالعات دیگر در ایران یا سایر نقاط جهان نتایج متفاوتی نسبت به مطالعه حاضر نشان داده‌اند. در مطالعه‌ای توسط پورپاک و همکاران (12) که در سال 1382 در تهران انجام شد مشابه نتایج مطالعه ما، شایع‌ترین غذای حساسیت‌زا به‌ویژه در کودکان زیر یک سال، شیر گاو و پس‌ازآن سفیده و زرده تخم‌مرغ بود و پسران درصد بیشتری از جامعه موردمطالعه را تشکیل می‌دادند. مصرف شیر مادر در پیشگیری از آلرژی‌ها ازجمله آسم بهتر از مصرف شیر گاو یا شیر خشک هست (13). در مطالعه‌ای که سیما اشنویی و همکاران در سال 1391 انجام نشان داد که تغذیه انحصاری با شیر مادر در دو سال اول با کاهش خطر ابتلا با آسم همراه بود (14).
فاطیما بوانیاند و همکاران گزارش کردند که در اکثر موارد ویتامین D از طریق قرار گرفتن در معرض UVB نور خورشید به دست می‌آید. شیوع بیماری‌های آلرژیک در مناطقی که کمتر در معرض نور خورشید قرار می‌گیرند، مانند شمال ایالات‌متحده بیشتر است. علاوه بر این، افرادی که در پاییز یا زمستان متولد شده‌اند، با توجه به اینکه فرصت کمتری برای مواجهه با اشعه UVB دارند، میزان آلرژی غذایی بالاتری دارند (15).
در مطالعه ما، تعداد بستری‌های ناشی از آلرژی غذایی در فصل زمستان بیشتر از سایر فصول بود که البته این افزایش معنی‌دار نبود (05/0p>). شاید دلیل این رابطه ناچیز به دلیل تعداد کم نمونه آماری ما باشد. اما همان‌طور که فاطمه بوانیند و همکاران گفته‌اند، شیوع بالای آلرژی غذایی در فصل زمستان به دلیل کاهش قرار گرفتن در معرض نور خورشید و ویتامین D3 است (15).
در این تحقیق 59 نفر (6/76 درصد) در شهرها و 18 نفر (4/23 درصد) در روستا زندگی می‌کردند. بر اساس نتایج این مطالعه، آلرژی غذایی در کودکان شهری بیشتر از مناطق روستایی بود که ازنظر آماری معنی‌دار بود (00001/0>p).
Hanna Sikorska-Szaflik و همکاران گفتند که مطالعات متعدد کاهش خطر آتوپی را در کودکانی که در مزرعه زندگی می‌کنند را تأیید می‌کند. بااین‌حال، اثر حفاظتی محیط‌زیست روستایی از آلرژی غذایی ممکن است نه‌تنها به دلیل تماس با حیوانات مزرعه بلکه با برخی عادات غذایی مانند نوشیدن شیر غیرپاستوریزه در ارتباط باشد (16).
در یک مطالعه فرا تحلیلی توسط رونا و همکاران (17)، شیوع آلرژی‌های غذایی گزارش‌شده توسط خود فرد در مقایسه با اقدامات عینی بسیار بالا بود. بدون توجه به نوع ارزیابی یا غذای در نظر گرفته‌شده، بین مطالعات ناهمگونی وجود دارد، و این ناهمگونی در اکثر تحلیل‌ها پس از طبقه‌بندی سنی ادامه دارد. نتایج این متاآنالیز دقیق با مطالعه حاضر مطابقت داشت و رایج‌ترین غذاها شیر و سپس تخم‌مرغ بود. در مطالعه آهنچیان و همکاران (18) در مشهد برخلاف نتایج مطالعه ما، سفیده تخم‌مرغ و فلفل شایع‌ترین آلرژن‌ها بودند. همچنین در مطالعه وی همانند مطالعه حاضر، پسران درصد بیشتری از جامعه آماری را تشکیل می‌دادند، اما میانگین سنی بیماران 34/5 سال بود که بیشتر از مطالعه حاضر بود. شایع‌ترین علامت بالینی در مطالعه وی علائم تنفسی بود، درحالی‌که در مطالعه حاضر علائم گوارشی در بیماران بیشتر بود. یکی از دلایلی که می‌توان به تفاوت نتایج دو مطالعه در مورد شایع‌ترین آلرژن نسبت داد، اختلاف سنی زیاد بین دو گروه است. همچنین مطالعه ما بر روی بیماران بستری‌شده در بخش به دنبال آلرژی غذایی انجام شد، درحالی‌که مطالعه در مشهد بر روی بیماران سرپایی مراجعه‌کننده به کلینیک‌های آموزشی انجام شده بود.
نکته قابل‌توجه در این تحقیق وجود تفاوت در نوع آلرژی‌های غذاِیی است که با مطالعات خارج از ایران فرق دارد. به‌عنوان‌مثال، برخی از مطالعات (19-21) حساسیت بالایی به بادام‌زمینی را در بین بیماران نشان دادند، درحالی‌که در هیچ‌یک از بیماران این مطالعه آلرژی به بادام‌زمینی مشاهده نشد. در مطالعه پورپاک و همکاران (12). و آهنچیان و همکاران (18). مانند مطالعه حاضر، حساسیت بسیار کمی به بادام‌زمینی گزارش شد. این موضوع نشان‌دهنده تفاوت عادات غذایی و تفاوت ژنتیکی ایرانیان با کشورهای دیگر است.
این مطالعه به بررسی فراوانی آلرژی غذایی و اهمیت آن‌ها در مناطق کوهستانی با درآمد کشاورزی پرداخته است زیرا محل سکونت کودکان یکی از عوامل خطر مهم در عدم تحمل غذایی بوده و مطالعات کمی در مورد مناطق کوهستانی انجام شده است. شباهت نتایج این مطالعه با سایر مطالعات ایرانی ممکن است به دلیل تشابهات فرهنگی، غذایی و منطقه‌ای باشد. در کشورهایی مانند ایالات‌متحده، مصرف بادام‌زمینی در زنان باردار، زنان شیرده به‌ویژه در ماه‌های اول و کودکان زیر یک سال به دلیل شیوع حساسیت به بادام‌زمینی بسیار کم است. که علت شیوع بیشتر و افزایش حساسیت به این ماده غذایی است (22). درحالی‌که در ایران و آذربایجان غربی چنین توصیه‌ای وجود ندارد. سن کمتر بیماران در این مطالعه نسبت به سایر مطالعات (12, 18, 23) می‌تواند همچنین به دلیل انتخاب بیماران در این مطالعه از بین کودکان بستری است. این امر حاکی از اهمیت این موضوع و همچنین عوارض بیشتر این نوع آلرژی در کودکان کوچک‌تر به‌ویژه کودکان زیر یک سال است، زیرا اکثر کودکان بزرگ‌تر احتمالاً در کلینیک‌های سرپایی درمان می‌شوند و به‌جز در موارد شدید در بیمارستان بستری نمی‌شوند. در مطالعه حاضر 6/2 درصد از کودکان دارای سابقه خانوادگی آلرژی مثبت بودند. در مطالعه الحمادی و همکاران (23)، شیوع سابقه خانوادگی مثبت آلرژی غذایی در پدر کودک 2/6 درصد، در مادر کودک 4/4 درصد و در خواهر و برادر کودک 4/9 درصد بود. این نتایج بیشتر از مطالعه حاضر بود، اما به‌طورکلی سابقه خانوادگی آلرژی غذایی در کودکان کم بود.
با توجه به نتایج مطالعات مختلف و نتایج مطالعه ما، به‌طورکلی آلرژی به شیر و تخم‌مرغ بیشتر از سایر مواد غذایی است. شیوع این آلرژی‌های غذایی به‌طور طبیعی بر اساس سن در نوزادانی که غذای اصلی آن‌ها شیر است یا فرهنگ غذایی رایج در مناطق مختلف متفاوت خواهد بود. وجود نقایص در برخی پرونده‌های بیماران بستری، انجام نشدن تست پریک و تست اختصاصی IgE برای آلرژی‌های غذایی به دلیل عدم امکان انجام این کار و یا محدودیت‌های مالی بیماران و ثبت برخی موارد آلرژی غذایی به عناوین دیگر مانند گاستروانتریت و ... از محدودیت‌های این مطالعه بود. همچنین عدم وجود یافته‌های آزمایشگاهی مرتبط با آلرژی‌ها مانند درصد ائوزینوفیل‌ها از دیگر محدودیت‌های این مطالعه بود که به دلیل گذشته‌نگر بودن مطالعه اجتناب‌ناپذیر است. عدم بررسی عوامل دخیل در ایجاد آلرژی غذایی از دیگر محدودیت‌های این مطالعه است که امید است در مطالعات آتی موردتوجه قرار گیرد.

نتیجه‌گیری
بر اساس نتایج این مطالعه، آلرژی غذایی در پسران بیشتر از دختران و آلرژی غذایی در فصل زمستان بیشتر بود، البته این تفاوت‌ها ازنظر آماری معنی‌دار نبود. آلرژی غذایی در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی بود و شایع‌ترین آلرژن غذایی شیر بود که ازنظر آماری معنی‌دار بود. طبق نتایج این مطالعه آلرژی غذایی غیر وابسته به IgE نسبت به نوع وابسته به IgE شایع‌تر بود و این تفاوت ازنظر آماری معنی‌دار بود. شایع‌ترین علامت بالینی آنتروکولیت و پس‌ازآن کهیر و آنژیوادم بود. این تفاوت ازنظر آماری نیز معنادار بود. مرگ‌و‌میر در بین بیماران گزارش نشده است. با توجه به نقش غذا در رشد کودکان و عوارض ناشی از آلرژی غذایی، مطالعات بیشتری برای تشخیص علل و اپیدمیولوژی و درمان آن در کودکان و نوزادان پیشنهاد می‌شود.

تشکر و قدردانی
از معاونت محترم و سایر همکاران عزیز متصدی تحقیقات و فناوری دانشگاه و کلیه کارکنان محترم بیمارستان شهید مطهری که ما را در جمع‌آوری و پردازش اطلاعات و ارائه این مقاله یاری فرمودند تشکر و قدردانی می‌کنیم.
حمایت مالی
در این مطالعه از حمایت مالی هیچ ارگان شرکت یا دستگاه دولتی استفاده نگردید.

تضاد منافع
در این مطالعه هیچ تضاد منافعی وجود نداشت.
ملاحظات اخلاقی
این مطالعه بعد از اخذ کد اخلاق به شماره
IR.UMSU.REC.1400.061 از کمیته اخلاق دانشگاه انجام شد. با توجه به اینکه اطلاعات از پرونده بیماران بستری جمع‌آوری شد، نیازی به کسب رضایت‌نامه از بیماران یا والدین آن‌ها نبود و اسامی بیماران به‌هیچ‌وجه منتشر نگردیده است.

 
نوع مطالعه: پژوهشي(توصیفی- تحلیلی) | موضوع مقاله: کودکان (عمومی)

فهرست منابع
1. Sicherer SH. IgE-and Non-IgE-Mediated Food Allergy. Eosinophilic Esophagitis 2012:219-38. [DOI:10.1007/978-1-60761-515-6_16]
2. Chehade M. IgE and non-IgE-mediated food allergy: treatment in 2007. Curr Opin Allergy Clin Immunol 2007;7(3):264-8. [DOI:10.1097/ACI.0b013e32814a5607] [PMID]
3. Savage JH, Matsui EC, Skripak JM, Wood RA. The natural history of egg allergy. J Allergy Clin Immunol 2007;120(6):1413-7. [DOI:10.1016/j.jaci.2007.09.040] [PMID]
4. Bahna SL. Clinical expressions of food allergy. Ann Allergy Asthma Immunol 2003;90(6):41-4. [DOI:10.1016/S1081-1206(10)61659-6] [PMID]
5. Gupta RS, Warren CM, Smith BM, Jiang J, Blumenstock JA, Davis MM, et al. Prevalence and severity of food allergies among US adults. JAMA Netw Open 2019;2(1):e185630-e. [DOI:10.1001/jamanetworkopen.2018.5630] [PMID] []
6. Metcalfe DD, Sampson HA, Simon RA. Food allergy: adverse reactions to foods and food additives: John Wiley & Sons; 2011. [Google Scholar]
7. Waserman S, Watson W. Food allergy. Allergy Asthma Clin Immunol 2011;7:1-7. [DOI:10.1186/1710-1492-7-S1-S7] [PMID] []
8. Sicherer SH, Munoz-Furlong A, Murphy R, Wood RA, Sampson HA. Symposium: pediatric food allergy. Pediatrics 2003;111(Supplement_3):1591-4. [DOI:10.1542/peds.111.S3.1591]
9. Johansson S, Bieber T, Dahl R, Friedmann PS, Lanier BQ, Lockey RF, et al. Revised nomenclature for allergy for global use: Report of the Nomenclature Review Committee of the World Allergy Organization, October 2003. J Allergy Clin Immunol 2004;113(5):832-6. [DOI:10.1016/j.jaci.2003.12.591] [PMID]
10. Sicherer SH, Sampson HA. Peanut allergy: emerging concepts and approaches for an apparent epidemic. J Allergy Clin Immunol 2007;120(3):491-503. [DOI:10.1016/j.jaci.2007.07.015] [PMID]
11. Mukoyama T, Nishima S, Arita M, Ito S, Urisu A, Ebisawa M, et al. Guidelines for diagnosis and management of pediatric food allergy in Japan. Allergol Int 2007;56(4):349-61. [DOI:10.2332/allergolint.R-06-138] [PMID]
12. Pourpak Z, Farhoudi A, Arshi S, Movahedi M, Gharegozlou M, Yazdani F, et al. Common food allergens in Iranian children. Iran J Med Sci 2015;28(1):17-22. [Google Scholar]
13. Guler N, Cokugras F, Sapan N, Selimoglu A, Turktas I, Cokugras H, et al. Diagnosis and management of cow's milk protein allergy in Turkey: Region-specific recommendations by an expert-panel. Allergol Immunopathol 2020;48(2):202-10. [DOI:10.1016/j.aller.2019.05.004] [PMID]
14. Oshnooi S, Khalkhali H, Karamiyar M. Association Between Duration of Breast Feeding and Asthma at Children Between at Age 2-8 Years. Stud Med Sci 2012;23(1):1-6. [Google Scholar]
15. Bawany F, Beck LA, Järvinen KM. Halting the march: primary prevention of atopic dermatitis and food allergies. J Allergy Clin Immunol Pract 2020;8(3):860-75. [DOI:10.1016/j.jaip.2019.12.005] [PMID] []
16. Sikorska-Szaflik H, Sozańska B. Primary prevention of food allergy-Environmental protection beyond diet. Nutrients 2021;13(6):2025. [DOI:10.3390/nu13062025] [PMID] []
17. Rona RJ, Keil T, Summers C, Gislason D, Zuidmeer L, Sodergren E, et al. The prevalence of food allergy: a meta-analysis. J Allergy Clin Immunol 2007;120(3):638-46. [DOI:10.1016/j.jaci.2007.05.026] [PMID]
18. Ahanchian H, Jafari S, Behmanesh F, Haghi NM, Nakhaei AA, Kiani MA, et al. Epidemiological survey of pediatric food allergy in Mashhad in Northeast Iran. Electron Physician 2016;8(1):1727. [DOI:10.19082/1727] [PMID] []
19. Leinhas JL, McCaskill CC, Sampson HA. Food allergy challenges: guidelines and implications. J Am Diet Assoc 1987;87(5):604-8. [DOI:10.1016/S0002-8223(21)03162-X] [PMID]
20. Broadbent JB, Sampson HA. Food hypersensitivity and atopic dermatitis. Pediatr Clin North Am 1988;35(5):1115-30. [DOI:10.1016/S0031-3955(16)36552-X] [PMID]
21. Niggemann B, Beyer K, Wahn U. The role of eosinophils and eosinophil cationic protein in monitoring oral challenge tests in children with food-sensitive atopic dermatitis. J Allergy Clin Immunol 1994;94(6):963-71. [DOI:10.1016/0091-6749(94)90114-7] [PMID]
22. Adkinson Jr NF, Bochner BS, Burks AW, Busse WW, Holgate ST, Lemanske RF, et al. Middleton's allergy E-Book: Principles and practice: Elsevier Health Sciences; 2013.
23. Al-Hammadi S, Zoubeidi T, Al-Maskari F. Predictors of childhood food allergy: significance and implications. Asian Pac J Allergy Immunol 2011;29(4):313. [DOI:10.1186/2045-7022-1-S1-P24] []

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله مطالعات علوم پزشکی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Studies in Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb