Rezaeipour M. COMPARISON OF TWO METHODS OF RESTORING SOMATOSENSORY AND MOTOR FUNCTION OF THE PARETIC UPPER LIMB AFTER STROKE. Studies in Medical Sciences 2018; 29 (6) :428-436
URL:
http://umj.umsu.ac.ir/article-1-4376-fa.html
دانشگاه سیستان و بلوچستان ، rezaeipour@ped.usb.ac.ir
چکیده: (4354 مشاهده)
پیشزمینه و هدف: اختلالات کارکرد حرکتی و حس پیکری بعد از سکته رایج است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر ترکیب تمرینات استاندارد توانبخشی با تمرینات محرک حس پیکری، بر روی کارکرد حرکتی اندام فوقانی است و اثر این روش با تمرینات استاندارد توانبخشی مورد مقایسه قرار میگیرد.
مواد و روش کار: آزمودنیها از بین افراد مبتلابه فلج نیمهی بدن به دنبال سکته مغزی در مرحله بعد حاد، و از هردو جنس، انتخاب (زاهدان-1395) و بهطور تصادفی در دو گروه تمرینات استاندارد (گروه اول = 17 نفر، سن = 5/8 ± 9/ 58 سال) و تمرینات ترکیبی استاندارد توأم با تمرینات حس پیکری (گروه دوم = 17 نفر، سن = 8/7 ± 6/64 سال) قرار گرفتند. ارزیابی آنها با روشهای معاینهی عصبشناختی، آزمون دومرحلهای کارکرد حس پیکری، آزمون دومرحلهای عملکرد حرکتی و ارزیابی فعالیتهای روزمره زندگی انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که پیش از درمان، نقص عملکرد حسی- تنی در بیشتر از ۵۰ درصد بیماران هر دو گروه رخ داده است و تفاوت معنیداری در مقادیر پایه وجود نداشت (05/0P >). بهبود عملکرد حس پیکری بهویژه در حس لامسه به دنبال تمرینات توانبخشی حس پیکری، مشاهده شد (05/0P <).
بحث و نتیجهگیری: افزودن تمرینات حس پیکری منجر به بهبود قابلتوجه حس لامسه و ارتقاء توانایی تشخیص انواع سطوح میگردد و با تغییرات حرکتی ارتباطی ندارد. بهبودی عملکرد حرکتی در گروه توانبخشی استاندارد معنیدار بود. با استفاده از این یافتهها، دانش ما بهبود مییابد و از ناتوانی در آینده پیشگیری میشود.
نوع مطالعه:
کارآزمایی بالینی |
موضوع مقاله:
طب فیزیکی