دوره 35، شماره 1 - ( 1-1403 )                   جلد 35 شماره 1 صفحات 29-19 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: (شماره نامه مجوز: 186160/4/1401/6پ مورخ 12/10/1401 و کد اخلاق IR.UMSU.REC.


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Rostami Barandouz H, Mohammadzadeh R, Bagheri M. STUDY OF RS4253778 POLYMORPHISM RELATED TO PEROXISOME PROLIFERATOR ALPHA RECEPTOR GENE IN RAPAMYCIN-TREATED KIDNEY TRANSPLANT RECIPIENTS IN WEST AZARBAIJAN PROVINCE (IRAN). Studies in Medical Sciences 2024; 35 (1) :19-29
URL: http://umj.umsu.ac.ir/article-1-6211-fa.html
رستمی باراندوز هانیه، محمد زاده رضا، باقری مرتضی. بررسی پلی‌مورفیسم rs4253778 مربوط به ژن گیرنده فعال‌کننده تکثیر پراکسیزوم الفا در گیرندگان پیوند کلیه تحت درمان با راپامایسین در استان آذربایجان غربی (ایران). مجله مطالعات علوم پزشکی. 1403; 35 (1) :19-29

URL: http://umj.umsu.ac.ir/article-1-6211-fa.html


دانشیار بیولوژی مولکولی و ژنتیک، مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی، پژوهشکده پزشکی سلولی و مولکولی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارومیه، ایران (نویسنده مسئول) ، haniyehr158@gmail.com
متن کامل [PDF 639 kb]   (486 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1456 مشاهده)
متن کامل:   (296 مشاهده)
مقدمه
پیوند کلیه قرار دادن کلیه سالم از اهداکننده زنده یا فوت کرده در بدن شخصی است که کلیه‌هایش به‌درستی کار نمی‌کنند. بیماری کلیوی end-stage یا مرحله نهایی زمانی اتفاق می‌افتد که کلیه‌ها حدود ۹۰درصد از عملکرد طبیعی خود را از دست می‌دهند. علل شایع بیماری کلیوی مرحله نهایی شامل فشارخون بالای مزمن کنترل نشده، دیابت و زخم‌های احتمالی در فیلترهای ریز کلیه‌ها، و بیماری کلیه پلی- کیستیک و سایر موارد است. افراد مبتلا به بیماری کلیوی مرحله نهایی برای زنده ماندن نیاز به دفع ضایعات از جریان خون خود از طریق دستگاه دیالیز یا پیوند کلیه دارند که دارای هزینه‌ی بالا است. ازآنجایی‌که تعداد افرادی که به مرحله انتهایی بیماری کلیه مبتلا می‌شوند، رو به افزایش است، بهترین روش درمانی برای این بیماران انجام پیوند کلیه است، این درمان باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران می‌شود (1). بهبود مستمر در بقای پیوند منجر به پذیرش گسترده پیوند کلیه به‌عنوان درمان ارجح برای اکثر بیماران مبتلا به بیماری کلیوی در مرحله نهایی شده است (2). مراقبت طولانی‌مدت از این بیماران اغلب دور از مراکز پیوند ارائه می‌شود. عوارض پیوند و مدیریت مداخله‌ای آن‌ها شامل عوارض اورولوژیک و عروقی است که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: تنگی شریان کلیوی و سیاهرگ کلیوی. سونوگرافی می‌تواند به دقت بسیاری از موارد را به تصویر بکشد و مشخص کند. دریافت پیوند کلیه میزان بقا را در بیماران پیوند کلیه افزایش می‌دهد (2). هنگامی‌که کلیه جدید به بدن شخص پیوند زده می‌شود، سیستم ایمنی بدن، بافت جدید واردشده به بدن را به‌عنوان یک تهدید برای بدن شناخته و به ارگان تازه‌وارد حمله می‌کند. برای سالم ماندن ارگان پیوند زده‌شده، پزشکان با استفاده از داروهای مختلف سرکوب‌کننده سیستم ایمنی، سبب جلوگیری از پس زدن کلیه جدید می‌شوند و درواقع سیستم ایمنی بدن فرد را گمراه می‌کنند که درنهایت باعث می‌شود تا ارگان جدید را پذیرفته و به آن حمله نکند (3). معمولاً هر بیماری که تحت جراحی پیوند اعضاء قرار می‌گیرد، باید مادام‌العمر داروهای سرکوب‌کننده سیستم ایمنی بدن مصرف کند، چون سیستم ایمنی بدن ممکن است عضو پیوند شده را به‌عنوان یک جسم خارجی تشخیص دهد و درنتیجه به آن حمله می‌کند و منجر به بروز آسیب‌های شدید و حتی رد پیوند شود. این داروها به اندام پیوند داده‌شده اجازه می‌دهند تا سالم باقی بماند. دارو یا دارویی که برای بیمار تجویز می‌شود به علت مصرف بر اساس پیوند اعضاء، اختلال خود ایمنی یا سایر علل بستگی دارد. دو نوع داروی سرکوب‌کننده سیستم ایمنی وجود دارد داروهای القایی و داروهای نگه‌دارنده (4،8). هدف درمان القایی جلوگیری از رد حاد در طول دوره اولیه پس از پیوند با ایجاد درجه بالایی از سرکوب سیستم ایمنی در زمان پیوند است. درمان القایی اغلب برای بهینه‌سازی نتایج ضروری در نظر گرفته می‌شود، به‌ویژه در بیمارانی که در معرض خطر بالای پیامدهای کوتاه‌مدت هستند (5). در دهه گذشته، در دسترس بودن درمان‌های نگه‌دارنده سرکوب‌کننده سیستم ایمنی برای استفاده در پیوند کلیه محدود باقی مانده است. بیماران و پزشکان بر داروهای سرکوب‌کننده سیستم ایمنی تکیه کرده‌اند که به مقدار قابل‌توجهی به نظارت درمانی نیاز دارند و با انواعی از عوارض جانبی مرتبط هستند. این داروها هم بر کیفیت زندگی و هم بر عملکرد آلوگرافت تأثیر می‌گذارد (6). درمان سرکوب‌کننده پاسخ‌های سیستم ایمنی نگه‌دارنده تقریباً برای همه گیرندگان پیوند کلیه انجام می‌شود تا از رد حاد و از دست دادن الوگرافت کلیه جلوگیری شود (7). داروهای نگه‌دارنده به چهار دست طبقه‌بندی می‌شوند که عبارت‌اند از مهارکننده‌های کلسینورین، مهارکننده‌های mTOR(Mammalian Target Of Rapamycin)، آستروئیدها و عوامل ضد پروتئین (4،8). هدف مکانسیمی راپامایسین (سیرولیموس) (mTOR) یک سرین ترئونین کیناز است که نقش مهمی در رشد سلولی، تکثیر، متابولیسم و بقا دارد. افزایش فعال شدن مسیر mTOR در بیماران و مدل‌های حیوانی رد پیوند کلیه، بیماران کلیه پلی کستیک جسمی غالب، نفروپاتی دیابتی و کارسنوم سلول‌های کلیوی مشاهده می‌شود. عواملی که mTOR را مهار می‌کنند مانند سیرولیموس و اورولیموس در رژیم‌های سرکوب‌کننده سیستم ایمنی برای جلوگیری از رد الوگرافت کلیوی گنجانده می‌شوند (9). mTOR یک پروتئین کیناز 289 کیلودالتونی است که در انسان توسط ژن mTOR کدگذاری می‌شود و با چندین پروتئین تعامل می‌کند تا دو کمپلکس حفظ‌شده تکاملی mTORC2 و mTOR c1 را در میان یوکاریوت‌ها تشکیل دهد (9).
سیرولیموس به‌عنوان یک مهارکننده آلوستریک mTORC1 عمل می‌کند که همراه با FKBP12 با دامنه FRB mTORC1 برهمکنش می‌کند و برخی از عملکردهای این مجموعه را مسدود می‌کند. داده‌ها نشان می‌دهد که سیرولیموس عمدتاً با جلوگیری از ارتباط و فسفوریلاسیون سوبستراها در کمپلکس کیناز، فعالیت mTORC1 را مختل می‌کند. بااین‌حال، همه اهداف پایین‌دست mTORC1 به‌طور یکسان توسط راپامایسین مهار نمی‌شوند. علاوه بر این سیرولیموس با mTORC2 برهمکنش ندارد، برخی مطالعات نشان داده‌اند که این مولکول قادر است به‌طور غیرمستقیم کمپلکس mTORC2 را به روشی وابسته به دوز، زمان و نوع سلول تغییر دهد، احتمالاً با جلوگیری از برهمکنش مولکول‌های mTOR با پروتئین مشارکتی خاص mTORC2 Rictor این کار انجام می‌گیرد (10).
سیرولیموس به‌عنوان داروهای سرکوب‌کننده ایمنی ضد تکثیر استفاده می‌شود و کاربردهای بالینی زیادی دارویی مختلف دارد (11). سیرولیموس یک ترکیب ماکرولیدی حاصل از Streptomyces hygroscopicus است (12). سیرو لیموس برای کاهش سطح واکنش‌های ایمنی که در بدن رخ می‌دهند، استفاده می‌شوند که دارای خاصیت تضعیف‌کننده ایمنی قوی است. و از آن در پیشگیری از رد پیوند کلیه و در رژیم‌های دارویی در مورد بیماری‌های خود ایمنی استفاده می‌شود. جهت پیشگیری از رد پیوند کلیه این دارو با سیکلوسپورین و کورتیکواستروئیدها بعد از پیوند تجویز می‌گردد (12). سیرو لیموس که دارو مهارکننده هدف راپامایسین است همانند مهارکننده‌های کلسینورین مانند تاکرولیموس و سیکلوسپورین یک سوبسترا برای زیر خانواده‌های آنزیم‌های سیتوکروم CYP3A)P450) و برای پمپ‌های خروجی چند دارویی محسوب می‌شود (13). گیرنده فعال‌کننده تکثیر پراکسیزوم الفا (PPARα) Peroxisome proliferator-activated receptor alpha مستقیماً رونویسی CYP3A4 را تنظیم می‌کند. مکانیسم مولکولی تنظیم CYP3A4 توسط PPAR-α به این صورت است که فعال‌سازی رونویسی مستقیم پروموتور CYP3A4 از طریق حداقل سه ناحیه کاربردی (PBRI-II-III) متصل شونده به PPAR-α که در حدود 12 کیلوبایتی بالا دست ژن CYP3A4 قرار دارد، انجام می‌شود. علاوه بر این، اثر PPAR-α بر روی بیان ژن CYP3A4 توسط مسیر Wnt/ β-catenin تعدیل می‌شود. PPAR-α همچنین،CYP2C8 را مستقیماً از طریق اتصال عناصر خاص در پروموتر CYP2C8 تنظیم می‌کند. همین‌طور پلی‌مورفیسم‌های PPAR-α تأثیر متوسطی بر CYP2C8 کبدی دارند که این تنوع بین فردی در پاسخ به بسترهای مختلف دارویی CYP2C8 کمک می‌کند (14). گیرنده فعال‌کننده تکثیر پروکسیزوم الفا اعضای دسته‌ای از عوامل رونویسی فعال‌شده در متابولیسم چربی، هموستاز بافت و التهاب هستند و در کبد، ماهیچه اسکلتی، قلب و کلیه بیان می‌شوند و در تنظیم چربی و متابولیسم بدن دخالت دارند (15). PPAR-α در سلول‌های درگیر در پاسخ ایمنی ازجمله مونوسیت‌ها، ماکروفاژها و لنفوسیت‌ها تولید می‌شوند. PPARα تطبیق پاسخ به روزه‌داری یعنی هموستاز لیپیدی و متابولیسم اسیدآمینه‌های کبدی در طول روزه‌داری را تنظیم می‌کند و فرایند‌های بیولوژیکی را با تغییر بیان صدها ژن تنظیم می‌کند (16). گیرنده فعال‌کننده تکثیر پروکسیزوم آلفا (PPARα) متعلق به خانواده گیرنده‌های هسته‌ای تنظیم‌شده با لیگاند (PPARs) است. این گیرنده‌ها پس از هترودایمریزاسیون با گیرنده رتینوئید X (RXR) در پروموتور ژن‌های هدف به عناصر پاسخ PPAR (PPREs) متصل می‌شوند و به‌عنوان یک فاکتور رونویسی قوی عمل می‌کنند (17). نتایج مطالعات اخیر نشان داده است گیرنده‌های فعال‌کننده تکثیر پروکسیزومی به‌عنوان گروهی از گیرنده‌های هسته‌ای، اثرات سلولی متعددی دارند و پلی‌مورفیسم‌های ژنتیکی آن‌ها در ارتباط با سایر ژن‌ها در ایجاد پاسخ‌های سیستم ایمنی انسان نقش مهمی دارند (16،17). در این مطالعه، پلی‌مورفیسم rs4253778 G>C در اینترون 7 ژن گیرنده فعال‌کننده تکثیر پراکسیزوم الفا در گیرندگان پیوند کلیه تحت درمان با راپامایسین و افراد کنترل سالم در استان آذربایجان غربی (ایران) تعیین گردید و توزیع آلل‌ها و ژنوتایپ‌ها در گروه‌های موردنظر با یکدیگر مقایسه شد.

مواد و روش کار
این مطالعه از نوع مورد شاهدی بود که بعد از اخذ مجوز از کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام شد. بیماران به‌صورت ساده و آسان و داوطلبانه در این طرح مشارکت نمودند. بیماران گیرنده پیوند کلیه و تحت درمان با راپامایسین به میزان یک میلی‌گرم با نظر پزشک معالج به این مطالعه معرفی شدند. نمونه‌گیری در بیمارستان امام خمینی (ره) شهرستان ارومیه توسط پرستار بخش درمانگاه پیوند کلیه انجام گرفت. نمونه‌گیری از 40 نفر بیمار گیرنده پیوند کلیه تحت درمان با راپامایسین با نظر پزشک فوق تخصص بیماری‌های کلیه بزرگ‌سالان انجام شد. از کلیه افراد شرکت‌کننده در طرح فرم رضایت‌نامه کتبی آگاهانه اخذ شد. بیماران پیوند کلیه مصرف‌کننده دوز بالای راپامایسین و همچنین بیماران کلیوی که پیوند کلیه انجام نداده بودند از این مطالعه خارج شدند. پس از نمونه‌گیری، نمونه خون در لوله‌های فالکون 15 میلی‌لیتری که حاوی 500 میکرولیتر ماده ضد انعقاد EDTA نیم مولار بودند ریخته شد. در مرحله بعدی نمونه‌ها در فریزر 80- درجه سانتی‌گراد تا روز استخراج DNA فریز شدند. دریافت نمونه از افراد کنترل سالم که به تعداد 63 نفر بودند از مراجعین به سایر بخش‌ها که سالم بودند و توسط پزشک متخصص تأیید شدند، صورت گرفت.
استخراج DNA:
در این طرح جهت استخراج DNA از روش نمک اشباع 6 مولار استفاده شد. که در ابتدا نمونه‌ها را از فریزر خارج کردیم و اجازه دادیم نمونه‌های یخ‌زده در دمای محیط (آزمایشگاه) ذوب شود. سپس بعد از ذوب شدن نمونه‌ها، آن‌ها را به مدت 30 دقیقه در دور 3000 rpm سانتریفیوژ نمودیم. پس از پایان سانتریفیوژ سه لایه در لوله فالکون قابل‌مشاهده بود 1- لایه پلاسما که در بالای لوله دیده می‌شود،2- لایه مربوط به گلبول‌های سفید خون و 3- لایه مربوط به گلبول‌های قرمز خون. در مرحله بعد، محلول رویی را دور ریختیم به‌طوری‌که حدود 2 میلی‌لیتر از رسوب ته لوله باقی ماند. سپس 10 میلی‌لیتر آب مقطر استریل به رسوب حاصل از مرحله قبل افزودیم و کاملاً لوله را تکان دادیم به‌طوری‌که رسوبی در ته لوله باقی نماند. این مرحله را سه بار تکرار نمودیم. در این مرحله رسوبات حاوی لایه سفید از سلول‌ها در ته لوله‌ها قابل‌مشاهده شدند. به مقدار 4 میلی‌لیتر بافر TES توسط سمپلر 1000 میکرو لیتر با سر سمپلر آبی‌رنگ به رسوبات حاصل از مرحله قبل افزوده و خوب به هم زدیم تا محلول یکنواختی به دست آید. سپس 250 میکرولیتر SDS 10% به‌وسیله سمپلر به محلول اضافه نمودیم و سپس 100 میکرولیتر آنزیم پروتئیناز K که در فریزر نگهداری می‌شد به محلول افزودیم. در مرحله بعدی نمونه‌ها را به مدت 24 ساعت در بن ماری در دمای 37 درجه سانتی‌گراد انکوبه کردیم. در روز دوم استخراج، نمونه‌ها را از بن ماری برداشته و سپس در حدود 1800 میکرو لیتر نمک اشباع 6 مولار به لوله‌های حاوی نمونه‌ها افزودیم. و سپس در دور 3000rpm به مدت 30 دقیقه سانتریفیوژ نمودیم. بعد از اتمام سانتریفیوژ یک‌سوم محلول رویی را به لوله‌آزمایش جدید استریل ریختیم و هم حجم محلول به آن الکل ایزو پروپانول افزودیم و دربان را با کاغذ پارافیلم بستیم. بعد از تکان دادن لوله‌آزمایش کلاف DNA در لوله ظاهر شد. سپس با سمپلر کلاف DNA را به میکروتیوب 5/1 میلی‌لیتری انتقال دادیم و به مدت 5 دقیقه در دور 3000rpm در دستگاه میکروفیوژ، سانتریفیوژ نمودیم تا کلاف به ته میکروتیوب انتقال پیدا کند. در مرحله بعدی به‌منظور شستشو به میکروتیوب حاوی کلاف DNA، 1000 میکرولیتر الکل اتیلیک 96 درصد اضافه نمودیم و در میکروفیوژ به مدت 5 دقیقه در دور 12000rpm سانتریفیوژ انجام دادیم.. در مرحله بعدی تمام محلول رویی میکروتیوب را بیرون ریختیم تا فقط کلاف در ته میکروتیوب باقی بماند و سپس میکروتیوب را بر روی دستگاه هیتر قرار دادیم تا به مدت 20 دقیقه در دمای 55 درجه سانتی‌گراد نمونه خشک شود. در این مرحله 50 میکرولیتر بافر TE به میکروتیوب حاوی کلاف DNA اضافه نمودیم مجدداً بر روی هیتر قرار دادیم تا نمونه درون بافر حل شود. غلظت و کیفیت نمونه‌های DNA توسط دستگاه اسپکتوفتومتری ارزیابی و تأیید شد. سپس نمونه‌ها را در فریزر در دمای 20- درجه سانتی‌گراد نگهداری نمودیم.
مراحل PCR:
پرایمرهای موردنظر این مطالعه توسط کمپانی متابیون آلمان سنتز شده بودند و به‌صورت لیوفلیزه از طریق شرکت آرین ژن گستر تهیه‌شده بودند. برای تهیه پرایمرهای رفت‌وبرگشت ژن PPARA، مطابق با راهنمای دستوری که از طرف شرکت سازنده فرستاده شده بود حجم مشخصی از آب تزریقی را به پرایمرها اضافه نمودیم. که با توجه به راهنما، پرایمر رفت دارای دمای ذوب 60 درجه سانتی‌گراد بود و 238 میکرولیتر آب تزریقی به این پرایمر اضافه نمودیم که بعد از اضافه کردن این حجم از آب تزریقی غلظتان معادل 100 پیکو مول گردید. پرایمر برگشت با توجه به راهنما دارای دمای ذوب 65 در جه سانتی‌گراد بود و به این پرایمر 179 میکرولیتر آب تزریقی اضافه نمودیم که بعد از اضافه کردن این حجم از آب تزریقی غلظتان به 100 پیکومول رسید. که توالی‌های پرایمرهای رفت‌وبرگشت به ترتیب 5’-acaatcactccttaaatatggtgg-3’ و 5’-aagtagggacagacaggaccagta 3’(26) بود. برای استفاده از پرایمرها غلظت آن‌ها را به میزان 10 پیکومول رقیق نمودیم.
PCR:
برای تهیه مسترمیکس PCR در یک میکروتیوب 5/1 میکرولیتری DNAasefree و RNAasefree، 850 میکرولیتر آب تزریقی توسط سمپلر اضافه نمودیم سپس 100 میکرولیتر PCR Buffer 10x به میکروتیوب اضافه کردیم و در مرحله بعد 20 میکرولیتر dNTP 10 mM و 30 میکرولیتر Mg Cl2 50 mM به میکروتیوب اضافه کردیم. برای هر نمونه، در میکروتیوب PCR، 20 میکرولیتر مسترمیکس توسط سمپلر اضافه کردیم سپس 2/0 میکرولیتر آنزیم Taq DNA Polymerase و 2 میکرولیتر از پرایمری که در مراحل قبلی آماده کرده بودیم (1 میکرولیتر از پرایمر رفت و 1 میکرولیتر پرایمر برگشت) اضافه نمودیم و در مرحله آخر از نمونه DNA ی موردمطالعه 2 میکرو لیتر به میکروتیوب اضافه کرده و درب میکروتیوب را بستیم. این مراحل را برای تمام نمونه‌ها انجام دادیم. حجم کل نمونه در میکروتیوب 24 میکرو لیتر شد. برنامه اجرای PCR در دستگاه ترموسایکلر شامل دناتوراسیون اولیه به مدت 10 دقیقه در دمای 94 درجه سانتی‌گراد و 40 سیکل شامل دناتوراسیون به مدت 30 ثانیه در دمای 94 درجه سانتی‌گراد، هیبرید شدن پرایمر به مدت 30 ثانیه در دمای 62 درجه سانتی‌گراد و طویل شدن به مدت 30 ثانیه در دمای 72 درجه سانتی‌گراد بود.
برش انزیمی:
برای این کار از آنزیم TaqI و بافر TaqI استفاده کردیم. به این صورت که به ازای هر نمونه، 16 میکرو لیتر آب تزریقی، 6 میکرولیتر بافر Taq I و نیم میکرولیتر از آنزیم TaqI را اضافه کردیم. برای بهینه‌سازی برش انزیمی در دمای 65 درجه سانتی‌گراد به مدت 2 ساعت نمونه‌ها را در بن ماری در دمای 65 درجه سانتی‌گراد انکوبه نمودیم. بعد از گذشت 2 ساعت نمونه‌ها را از بن ماری خارج نموده و الکتروفورز کردیم.
الکتروفورز:
برای این مرحله از ژل اگارز 5/1درصد و بافر TBE 5/0درصد استفاده کردیم که بعد از بسته شدن ژل اگارز 8 میکرولیتر از هر نمونه را در درون چاهک‌ها ریختیم و درنهایت مارکر را اضافه کردیم. و به مدت 30 دقیقه و با ولتاژ 140 ولت نمونه‌ها را الکتروفورز نمودیم بعد از اتمام زمان الکتروفورز ژل حاوی نمونه‌های ران شده را بر روی دستگاه ژل داک قرار داده و به آنالیز نمونه‌ها پرداختیم.
آنالیز آماری:
با شمارش مستقیم آلل‌ها و ژنوتایپ‌های مشاهده‌شده و نیز تعداد کل نمونه‌ها داده به دست می‌آید. سپس با استفاده از برنامه اکسل با طراحی تست کای دو و یا تست فیشر (Fisher's exact test) در جدول 2×2 آنالیز نتایج و داده‌ها انجام شد. اختلاف سطح معنی‌داری دو گروه معادل 05/0 قلمداد گردید.
یافته‌ها
نتایج این مطالعه در جدول شماره یک و نمودارهای 1 و 2 گردآوری شده است. فراوانی مردان مشارکت‌کننده در این طرح در گروه بیمار (5/62درصد) 25 و زنان مشارکت‌کننده (5/37درصد)15 بود. میانگین سن مردان در این گروه 92/11±5/49 و میانگین سن زنان در گروه بیمار 95/6±87/41 محاسبه گردید. فراوانی مردان مشارکت‌کننده (20درصد)13 و زنان مشارکت‌کننده در گروه کنترل (80درصد) 52 بودند. در آخر 2 نمونه از مراحل آزمایش خارج شدند. و همچنین میانگین سن مردان 82/11 ±30/57 و میانگین سن زنان 23/11±22/56 در گروه کنترل سالم محاسبه گردید. شاخص توده بدنی در مردان 03/4±23/24 و در زنان 4/5 ±32/31 در گروه کنترل بود.

نمودار (1): مقایسه درصد فراوانی زنان و مردان مشارکت‌کننده در دو گروه کنترل و بیمار
برای تعیین انحراف از تعادل هاردی- واینبرگ در نمونه‌های کنترل از آزمون کای دو ((x2 استفاده شد. بر اساس این آزمون، میزان مربع کای دو در گروه کنترل سالم برابر با 14/3 کمتر از 84/3 و 05/0 < 2/0 P با درجه آزادی 2 درصد محاسبه شد که این نشان‌دهنده‌ی این است که جمعیت کنترل سالم در تعادل هاردی- واینبرگ است. یافته‌های این مطالعه نشان دادند درصد فراوانی‌های مورد انتظار برای ژنوتایپ هموزیگوت G/G معادل 1/42 درصد، برای ژنوتایپ هتروزیگوت G/C معادل 8/18 درصد و برای ژنوتایپ هموزیگوت C/C معادل 1/2 درصد در گروه کنترل است. با توجه به این‌که بین فراوانی ژنوتایپ‌های مشاهده‌شده و فراوانی‌های مورد انتظار ژنوتایپ‌های مطالعه شده در گروه کنترل ازلحاظ آماری تفاوت معنی‌داری یافت نشد، آلل‌ها و ژنوتایپ‌های موردنظر در گروه کنترل در تعادل هاردی-واینبرگ بودند (آزمون کای دو (x2) برابر با 14/3 کمتر از 84/3 بود و 05/0 < 2/0 P = با درجه آزادی 2). فراوانی ژنوتایپ هموزیگوت G/G و ژنوتایپ هتروژیگوت G/C مشاهده‌شده در گروه کنترل سالم مطالعه حاضر به ترتیب برابر با (49/63درصد)40 و (51/36درصد)23 بود و همچنین در این مطالعه در گروه کنترل سالم ژنوتایپ هموزیگوت C/C مشاهده نشد. فراوانی ژنوتایپ هموزیگوت G/G، ژنوتایپ هتروژیگوت G/C و ژنوتایپ هموزیگوت C/C در گروه بیمار به ترتیب برابر با (5/72درصد)29، (5/22درصد)9 و (5درصد)2 بود. مقایسه فراوانی‌های موردنظر در دو گروه نشان داد ازلحاظ آماری اختلاف معنی‌داری وجود ندارد (نمودار شماره 2). در این مطالعه فراوانی آلل‌های G و C در گروه بیماران به ترتیب برابر با 84/0 و 16/0؛ و در کنترل سالم به ترتیب برابر با 81/0 و 19/0 است. فراوانی ژنوتایپ هموزیگوت G/G و ژنوتایپ هتروژیگوت G/C مشاهده‌شده در گروه کنترل سالم مطالعه حاضر به ترتیب برابر با 63/0 و 37/0 بود و همچنین در این مطالعه در گروه کنترل سالم فراوانی ژنوتایپ هموزیگوت C/C معادل صفر بود. فراوانی ژنوتایپ هموزیگوت G/G، ژنوتایپ هتروژیگوت G/C و ژنوتایپ هموزیگوت C/C در گروه بیمار به ترتیب برابر با 73/0، 23/0 و 05/0 بود. شکل شماره 1 تصویر ژل ژنوتایپ‌های موردنظر را نشان می‌دهد.


نمودار (2): مقایسه درصد فراوانی ژنوتایپ‌های GG،GC و CC در دو گروه بیمار و کنترل

جدول (1): فراوانی (درصد فراوانی) ژنوتایپ‌های هموزیگوت G/G، هتروزیگوت G/C و هموزیگوت C/C و آلل‌های G و C در گروه‌های موردمطالعه (گروه بیمار و گروه کنترل) و مقایسه آن‌ها با یکدیگر
ژنوتایپ گروه بیمار (%) گروه کنترل (%) نسبت شانس و فاصله اطمینان آزمون کای دو مقدار P
G/G (5/%72)29 (49/%63)40 593/64-3/0)516/1 89/0 34/0
G/C (5/%22)9 (51/%36)23 (245/205-1/0)505/0 24/2 13/0
C/C (%5)2 (0)0 - 21/3 07/0
G (75/%83)67 (75/%81)103 (428/546-2/0)151/1 13/0 71/0
C (25/%16)13 (25/%18)23 (833/412-1/0)869/0 13/0 71/0
شکل (1): آنالیز ژنوتایپ‌های هموزیگوت نرمال و هتروزیگوت پلی‌مورفیسم ژن PPARα بر روی ژل اگارز 5/1درصد. لاین‌های 1 نشان‌دهنده مارکر، لاین‌های 2،4،5،6،7،8،9،10،11،12 ژنوتایپ هموزیگوت نرمال G/G و لاین 3 نشان‌دهنده ژنوتایپ هتروزیگوت G/C ژن PPARα  است.
بحث و نتیجه‌گیری
پیوند کلیه بهترین روش درمانی جایگزین کلیه ازنظر پیش‌آگهی و کیفیت زندگی برای بیماران مرحله نهایی بیماری کلیوی (ESRD) است (18). سرکوب سیستم ایمنی را می‌توان با تخلیه لنفوسیتی، منحرف کردن تراکم و ترافیک لنفوسیتی‌ها یا مسدود کردن مسیرهای پاسخ لنفوسیتی به دست آورد. داروهای سرکوب‌کننده سیستم ایمنی سه اثر دارند: اثر درمانی (سرکوب‌کننده پس از پیوند)، پیامدهای نامطلوب نقص ایمنی (عفونت یا سرطان) و سمیت غیر ایمنی برای سایر بافت‌ها. سمیت غیر ایمنی منجر به مشخصه عفونت‌ها و سرطان‌ها مانند بیماری لنفوپرولیفراتیو پس از پیوند که بیشتر با شدت سرکوب سیستم ایمنی مرتبط هستند می‌شود (19). داروهای سرکوبگر سیستم ایمنی، مورداستفاده در پیوند بیماران، شاخص درمانی باریکی دارند، به‌عنوان‌مثال تفاوت کمی بین اثربخشی و دوز سمی آن‌ها وجود دارد. بنابراین، اندازه‌گیری از سطح خون برای برخی از این داروها از اهمیت خاصی برخوردار است (20). تأثیر پلی‌مورفیسم‌های ژنی در مولکول‌های تنظیم‌کننده ایمنی کلیوی بر سیر بالینی پس از پیوند به حوزه فعال تبدیل شده است. مشاهداتی نشان می‌دهند که تنوع ژنتیکی مؤثر بر بقای پیوند فراتر از مولکول‌های MHC است. دستیابی به تعادل بین خطرات و مزایای سرکوب ایمنی و درعین‌حال اجتناب از سرکوب بیش‌ازحد یا کمتر از ایمنی بیمار بسیار مهم است. بااین‌حال، فردی کردن درمان سرکوب‌کننده ایمنی بر اساس خطرات ایمنی، مانند تیتر آنتی‌بادی واکنش پانل، سازگاری HLA، سابقه پیوند قلبی یا قومیت دشوار است. پیشرفت‌های اخیر در فن‌های مولکولی منجر به توصیف تعداد فزاینده‌ای از پلی‌مورفیسم‌های ژنی، پلی‌مورفیسم‌های تک نوکلئوتیدی و هم مناطق ریز ماهواره‌ای شده است. با اینکه عواقب عملکردی بسیاری از چندشکلی‌ها مشخص است بااین‌حال، آن‌ها ممکن است به‌طور بالقوه منجر به تغییر بیان مولکولی، سیگنال دهی، تولید، اتصال یا فعالیت شوند. این پیشرفت‌ها به ما این فرصت را می‌دهند تا نقش پلی‌مورفیسم ژن را در مولکول‌های تنظیم‌کننده ایمنی کلیدی مانند سیتوکین‌ها، کموکاین‌ها و گیرنده‌های آن‌ها، مولکول‌های ارائه‌کننده‌ی آنتی‌ژن و تحریک‌کننده و مولکول‌های چسبندگی بر روی خطر نسبی رد پیوند برای یک فرد معین بررسی کنیم (21). سیرو لیموس یکی از داروهای سرکوب‌کننده سیستم ایمنی در بیماران پیوند کلیه است. که دوز معمولی در این بیماران 2 تا 5 میلی‌گرم در روز است و سطح بهینه نگهداریان 5 تا 10 نانوگرم در میلی‌لیتر است. دوز های موردنیاز سیرو لیموس ممکن است از بیماری به بیمار دیگر متفاوت باشد و این تنوع در بین فارماکوکینتیک بیماران است و طبق مطالعات انجام‌شده تقریباً هیچ مطالعه‌ای در ایران در این زمینه صورت نگرفته است (22). در اکثر مراکز پیوند کلیه در ایران سیرو لیموس معمولاً به‌عنوان خط اول درمان در نظر گرفته نمی‌شود و در ابتدا یک مهارکننده کلسینورین تجویز می‌شود. در مطالعه‌ای که صورت گرفته بود نتایج نشان داده بودند که میانگین دوز سیرولیموس برای حفظ سطح درمانی از 5 تا 10 نانوگرم در میلی‌لیتر 2/1±44/0 میلی‌گرم در روز بود. همچنین در این مطالعه نشان داده شده بود که دوز داروهای سرکوب‌کننده سیستم ایمنی در بیماران پیوند کلیه ایرانی ممکن است از کشورهای غربی کمتر باشد (22). سیرو لیموس که داروی مهارکننده هدف راپامایسین است همانند مهارکننده‌های کلسینورین مانند تاکرولیموس و سیکلوسپورین یک سوبسترا برای زیر خانواده‌های آنزیم‌های سیتوکروم CYP3A)P450) و برای پمپ‌های خروجی چند دارویی محسوب می‌شود. سیرو لیموس لیگاندی برای P – گلیکوپروتئین (P-GP) یک انتقال‌دهنده جریان که توسط ژن ABCB1 رمزگذاری می‌شود، است.P-GP سیرو لیموس را از داخل سلول به حوزه خارج سلول انتقال می‌دهد. بیان و تولید ABCB1 و تأثیرگذاری بر فارماکوکنتیک سیرو لیموس مربوط به پلی‌مورفیسم‌های تک نوکلئوتیدی است (13). Lolita و همکاران در سال 2020 مطالعه‌ای باهدف بررسی ارتباط بین پلی‌مورفیسم‌های تک نوکلئوتیدی cyp3a4 با غلظت‌های پایین سیرولیموس با استفاده از رگرسیون لجستیک مورد تجزیه‌وتحلیل قرار دادند که، یافته‌های این مطالعه نشان‌دهنده ارتباط معنی‌داری بین پلی‌مورفیسم CYP3A4 (Ch7: 99361466 C>T, rs2242480) با غلظت پایین سیرولیموس در گیرندگان پیوند کلیه بود و هیچ ارتباط معنی‌داری بین عوامل بالینی مانند سن، دوره پیگیری، بروز تأخیر در عملکرد پیوند، پروتکل سرکوب سیستم ایمنی و جنسیت با غلظت پایین سیرو لیموس وجود نداشت (23). Liu و همکاران در سال 2021 مطالعه‌ای باهدف بررسی ارتباط بین SNP های متعدد cyp3a5 rs4646453 و cyp3a5 rs15524 و سیرولیموس ازنظر غلظت پایین در مراحل اولیه پس از پیوند کلیه انجام دادند. که در این بررسی 69 گیرنده پیوند کلیه موردبررسی قرار گرفت و نتیجه این مطالعه تأیید کرد که هردو cyp3a5rs4646453 و cyp3a5rs15524 تأثیر خاصی بر غلظت سیرولیموس داشتند (24).
Woillard و همکاران در سال 2013 مطالعه‌ای باهدف بررسی تأثیر ژن‌ها و پلی‌مورفیسم POR*28، CYP3A4*22 و PARA(rs4253728) بر غلظت پایین سیرولیموس در گیرندگان پیوند کلیه انجام دادند. در این مطالعه 113 بیمار پیوند کلیه شرکت کردند که در آن‌ها دارو مهار‌کننده کلسینورین به سیرولیموس تغییر داده شده بود. به‌طورکلی نتیجه این مطالعه نشان داد که این پلی‌مورفیسم‌ها تأثیر قابل‌توجهی بر فارماکوکینتیک سیرولیموس و بروز عوارض جانبی سیرولیموس در دریافت‌کنندگان پیوند کلیه ندارد (25).

نتیجه‌گیری
گزارش‌های حاکی از مطالعه‌ای که صورت گرفته بود نشان داد که پلی‌مورفیسم ژن PPARα rs4253728 بر کاهش مصرف سیرو لیموس (غلظت پایین دارو) تأثیری نداشت (25). بنابراین ما در این مطالعه به بررسی پلی‌مورفیسم ژن PPARα rs 4253778 G>C(Intron 7) که با پلی‌مورفیسم PPARα rs4253728 مرتبط است، پرداختیم. در پژوهش ما 40 گیرنده پیوند کلیه که تحت درمان با دارو سیرو لیموس با غلظت پایین (1 میلی‌گرم در روز) بودند و همچنین 63 نفر از گروه کنترل سالم شرکت نمودند که تجزیه‌وتحلیل و محاسبات آماری نشان داد که ارتباط معنی‌داری بین پلی‌مورفیسم PPARα rs 4253778 G>C و مصرف غلظت پایین سیرو لیموس وجود ندارد. مطالعه دقیق میانگین سطوح سرمی دارو راپامایسین (سیرولیموس) در بیماران موردنظر و نیز بررسی واریانت‌های مختلف ژن‌ها و آنزیم‌های دخیل در متابولیسم سیرولیموس و ارزیابی ارتباط آن‌ها با میانگین دوز مصرفی این دارو و همچنین مقایسه دقیق دوز مصرفی سیرولیموس در کشور ایران در مقایسه با جمعیت‌های دیگر پیشنهاد می‌شود.

تعارض در منافع
نویسندگان اعلام می دارند که در این مطالعه هیچ‌گونه تعارض منتفعی ندارد.

تشکر و قدردانی
بدین‌وسیله از استاد گرامی  پروفسور خانم دکتر خدیجه مخدومی دانشیار بیماری‌های کلیه (بالغین) بیمارستان امام خمینی (ره) دانشگاه علوم پزشکی ارومیه به علت معرفی بیماران تقدیر و تشکر می‌گردد و نیز تمامی همکاران پژوهشکده پزشکی سلولی و مولکولی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه و همکاران دانشگاه مراغه که ما را در اجرای این طرح یاری نمودند نهایت سپاسگزاری و قدردانی را داریم.
حمایت مالی
 ندارد.
ملاحظات اخلاقی
برای اجرای این طرح مجوزهای لازم از کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی ارومیه اخذ شد (شماره نامه مجوز: 186160/4/1401/6پ مورخ 12/10/1401 و کد اخلاق IR.UMSU.REC.1398.429).
 
نوع مطالعه: پژوهشي(توصیفی- تحلیلی) | موضوع مقاله: نفرولوژی

فهرست منابع
1. Garcia GG, Harden P, Chapman J.The global role of kidney transplantation. J Nephropathol 2012;1(2):69-76. [DOI:10.5812/nephropathol.7448] [PMID] []
2. Syed A. Akbar, S. Zafar H. JafriMarco A. Amendola, Beatrice L. Madrazo, Riad Salem,, MBA Kostaki G. Bis. Complications of Renal Transplantation. Radiographics 2005;25(5):1335-56. [DOI:10.1148/rg.255045133] [PMID]
3. Pavkov ME, Harding JL, Burrows NR. Trends in hospitalizations for acute kidney injury-United States, 2000-2014. MMWR Morb Mortal Wkly Rep 2018;67(10):289-93. [DOI:10.15585/mmwr.mm6710a2] [PMID] []
4. Kirchhof J, Petrakova L, Brinkhoff A, Benson S, Schmidt J, Unteroberdörster M, et al.Learned immunosuppressive placebo responses in renal transplant patients. Proc Natl Acad Sci U S A 2018;115(16):4223-7. [DOI:10.1073/pnas.1720548115] [PMID] []
5. Hill P, Cross NB, Barnett ANR, Palmer SC, Webster AC. Polyclonal and monoclonal antibodies for induction therapy in kidney transplant recipients. Cohrane Database SystRev 2017;1(1):CD004759. [DOI:10.1002/14651858.CD004759.pub2] [PMID]
6. Martin ST, Tichy EM, Gabardi S. Belatacept: a novel biologic for maintenance immunosuppression after renal transplantation. Pharmacotherapy 2011;31(4):394-407. [DOI:10.1592/phco.31.4.394] [PMID]
7. Hardinger K, Brennan DC. Kidney transplantation in adults: Maintenance immunosuppressive therapy. UpToDate Waltham, MA, USA; 2020.
8. Gonzales HM, McGillicuddy JW, Rohan V, Chandler JL, Nadig SN, Dubay DA, et al. A comprehensive review of the impact of tacrolimus intrapatient variability on clinical outcomes in kidney transplantation. Am J Transplant 2020;20(8):1969-83. [DOI:10.1111/ajt.16002] [PMID]
9. Ma MK, Yung S, Chan TM. mTOR inhibition and kidney diseases. Transplantation 2018;102(2s Suppl 1):s32-s40. [DOI:10.1097/TP.0000000000001729] [PMID]
10. Li D, Zhu H, Luo X, Ge W. PXR haplotype clusters will affect the pharmacokinetics of ciclosporin in Chinese renal transplant recipients. J Pharm Pharmacol 2020;72(2):271-8. [DOI:10.1111/jphp.13206] [PMID]
11. Nguyen LS, Vautier M, Allenbach Y, Zahr N, Benveniste O, Funck-Brentano C, et al. Sirolimus and mTOR inhibitors: a review of side effects and specific management in solid organ transplantation. Drug Saf 2019;42(7):813-25. [DOI:10.1007/s40264-019-00810-9] []
12. Morath C, Arns W, Schweger V, et al. Sirolimus in renal transplantation. Nephrol Dial Transplant 2007; 22suppl(8): viii61-viii65. [DOI:10.1093/ndt/gfm652] [PMID]
13. Cattaneo D, Baldelli S, Perico N. Pharmacogenetics of immunosuppressants: progress, pitfalls and promises. Am J Transplant 2008;8(7):1374-83. [DOI:10.1111/j.1600-6143.2008.02263.x] [PMID]
14. Thomas M, Winter S, Klumpp B, Turpeinen M, Klein K, Schwab M, et al. Peroxisome proliferator-activated receptor alpha, PPARα, directly regulates transcription of cytochrome P450 CYP2C8. Front Pharmacol 2015:6:261. [DOI:10.3389/fphar.2015.00261]
15. Kersten S, Desvergne B, Wahli W. Roles of PPARs in health and disease.Nature 2000;405(6785):421-4. [DOI:10.1038/35013000] [PMID]
16. Maculewicz E, Mastalerz A, Maciejewska-Skrendo A, Cięszczyk P, Cywińska A, Borecka A, et al. Association between peroxisome proliferator-activated receptor-alpha,-delta and-gamma gene (PPARA, PPARD, PPARG) polymorphisms and overweight parameters in physically active men. Biol Sport 2021;38(4):767-76 [DOI:10.5114/biolsport.2022.109957] [PMID] []
17. Wójtowicz S, Strosznajder AK, Jeżyna M, Strosznajder JB. The novel role of PPAR alpha in the brain: promising target in therapy of Alzheimer's disease and other neurodegenerative disorders. Neurochem Res 2020;45(5):972-88 [DOI:10.1007/s11064-020-02993-5] [PMID] []
18. Sehoon P, Myoungsuk K,Ji Eun K,Kwangsoo K,Minsu P, Yong Chul K,Kwon Wook J,Yon Su K,Hajeong L.Characteristics of Kidney Transplantation recipients over time in South Korea. Korean J Intern Med 2020;35(6):1457-67. [DOI:10.3904/kjim.2019.292] [PMID] []
19. Philip F. Halloran, M.D. Immunosuppressive Drugs for Kidney Transplantation. N Engl J Med 2004;351:2715-29. [DOI:10.1056/NEJMra033540] [PMID]
20. Christians U, Strom T, Zhang YL, et al. Active drug transport of immunosuppressant: new insights for pharmacokinetics and pharmacodynamics.Ther Drug Monit 2006Feb;28(1):39-44. [DOI:10.1097/01.ftd.0000183385.27394.e7] [PMID]
21. Enver A,Barbara M.Gene polymorphisms and transplantation. Curr Opin Immunol 2001;13(5):572-6. [DOI:10.1016/S0952-7915(00)00261-2] [PMID]
22. Golsa Gh,Shahrzad Sh,Ziba F, Shahla Sh,Morteza M. TRANSPLANTATION Sirolimus Dose Requirement in Kidney Transplant Recipients in Iran Iran J Kidney Dis 2020;14(6):510-6.
23. Lolita L, Zheng M, Zhang X, Han Z, Tao J, Fei S, et al. The genetic polymorphism of CYP3A4 rs2242480 is associated with sirolimus trough concentrations among adult renal transplant recipients. Curr Drug Metab 2020;21(13):1052-9. [DOI:10.2174/1389200221999201027203401] [PMID]
24. Liu J, Feng D, Kan X, Zheng M, Zhang X, Wang Z, et al. Polymorphisms in the CYP3A5 gene significantly affect the pharmacokinetics of sirolimus after kidney transplantation. Pharmacogenomics 2021;22(14):903-12. [DOI:10.2217/pgs-2021-0083] [PMID]
25. Woillard J-B, Kamar N, Coste S, Rostaing L, Marquet P, Picard N. Effect of CYP3A4* 22, POR* 28, and PPARA rs4253728 on sirolimus in vitro metabolism and trough concentrations in kidney transplant recipients. Clin Chem 2013;59(12):1761-9. [DOI:10.1373/clinchem.2013.204990] [PMID]
26. Eynon N, Ruiz JR, Meckel Y, Moran M, Lucia AMitochondrial biogenesis related endurance genotype score and sports performance in athletes. Mitochondrion 2011;11(1):64-9. [DOI:10.1016/j.mito.2010.07.004] [PMID]

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله مطالعات علوم پزشکی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Studies in Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb