دوره 15، شماره 1 - ( فروردين 1383 )                   جلد 15 شماره 1 صفحات 15-9 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML Print


چکیده:   (10655 مشاهده)
پیش زمینه و هدف: نظام DSM-IV برای طبقه بندی بیماری های روانپزشکی، امروزه به طور وسیعی مورد استفاده روانپزشکان است. هر چند پایایی این نظام تشخیصی در مطالعات متعدد مورد بحث قرار گرفته است ولی در اکثر موارد، ارزیابی پایایی با استفاده از مصاحبه های تشخیصی ساختاریافته یا نیمه ساختاریافته صورت گرفته که متناسب با کار معمول بالینی نیست. بنابراین مطالعه حاضر مساله توافق دستیاران روانپزشکی در زمینه تشخیص گذاری های محور I روانپزشکی براساس DSM-IV با استفاده از مصاحبه های بدون ساختار را مورد ارزیابی قرار داده است.مواد و روش: روش مطالعه به صورت مقطعی است. در جریان این تحقیق 117 بیمار در جلسات گزارش صبحگاهی بیمارستان رازی تبریز مورد مصاحبه تشخیصی قرار گرفتند. این بیماران به طور جداگانه توسط دستیاران از نظر وضعیت روانی و تشخیص های محور I مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های بدست آمده برای تعیین توافق متوسط دستیاران، با استفاده از ضریب توافق دورن طبقه ای مورد سنجش قرار گرفت هم چنین با استفاده از تحلیل واریانس تاثیر عوامل مختلف بر تشخیص گذاری ها سنجیده شد.نتایج میزان توافق دستیاران در زمینه تشخیص گذاری اختلالات محور I روانپزشکی در حد خوب تا عالی (ICC=0.71) بود. هیچ یک از عوامل فردی مربوط به دستیار یا بیمار در توجیه فرآیند تشخیصی اهمیت قابل ملاحظه ای نداشتند، به جز ارزیابی دستیاران از "درک بیمار"، هیچ یک از اجزای بررسی وضعیت روانی در این زمینه به طور قابل ملاحظه موثر نبودند. تشخیص گذاری های محور III و IV روانپزشکی در توجیه قسمتی از فرآیندهای تشخیصی مهم برآورد گردید.بحث به نظر می رسد هنگامی که ارزیابی کننده ها به اطلاعات یکسانی در مورد بیمار دسترسی داشته باشند، تشخیص گذاری بیماری های روانپزشکی، حتی بدون استفاده از مصاحبه های ساختاریافته با پایایی خوبی قابل انجام است.
     
نوع مطالعه: پژوهشي(توصیفی- تحلیلی) | موضوع مقاله: عمومى

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.