OTHERS_CITABLE ارزیابی نتایج آزمایش 900 نمونه کنترل ادرار لیوفیلیزه مجهول در 300 آزمایشگاه تشخیص مواد مخدر کشور برای شناسایی مرفین (کنترل کیفی خارجی) پیش زمینه و هدف: اعتیاد به تریاک و مشتقات آن مثل مرفین، از جنبه های مختلف فردی، اجتماعی، جسمی، روانی و ... بررسی می شود. بخش مهمی از موارد مورد بحث در اعتیاد صحت و درستی آزمایش های تشخیص مرفین می باشد زیرا ارایه هر گونه پاسخ استباه موجب بروز مشکلات فراوان برای شخص آزمایش شونده و خانواده وی خواهد بود. هدف از این تحقیق، بررسی عملکرد آزمایشگاه ها و کیفیت روش های تشخیص مرفین در آزمایشگاه های تشخیص مرفین ادرار در سراسر کشور می باشد.مواد و روش: در اولین دوره (بهمن 1380) کنترل کیفی خارجی روشهای تشخیص مواد مخدر (مرفین) که توسط مرکز تحقیقات آزمایشگاه های رفرانس اجرا شد، بیش از 900 نمونه ادرار لیوفیلیزه مجهول از نظر مواد مخدر تهیه و برای بیش از 300 آزمایشگاه تشخیص مرفین در سراسر ایران (برای هر مرکز سه نمونه شامل نمونه منفی، مثبت و مثبت کاذب) ارسال شد. روش انجام آزمایش به گونه ای تنظیم شد که فرد آزمایش گر برای ارایه پاسخ صحیح آزمایش، نمونه ها را در دو مرحله مورد آزمایش قرار دهد. روش صحیح مورد انتظار این بود کهآزمایشگر با روشهای غربالی متداول، نمونه منفی را شناسایی و گزارش نموده، آن گاه با استفاده از روش های کروماتوگرافی، موارد مثبت شده را مورد آزمایش قرار دهد به این منظور که پاسخ مثبت واقعی و کاذب مشخص شده و نتیجه قابل قبول گزارش شود.یافته ها: بررسی نتایج اولین دوره کنترل کیفی آزمایشگاهای تشخیص مواد مخدر نشان می دهد که حدود %36 این آزمایشگاه ها بدون انجام آزمایش تاییدی و فقط با توجه به نتیجه آزمایش غربالی، پاسخ آزمایش را اعلام می نمایند. حدود %29 درصد از آزمایشگاه ها پاسخ های کروماتوگرافی را اشتباه گزارش نموده اند و ضمنا %8 آزمایش های غربالی، نیز نادرست گزارش شده است.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج اولیه مشاهده می شود تعداد زیادی از آزمایشگاه ها نیاز به کنترل و نظارت داشته، به علاوه از صحت و دقت روش های مورد استفاده این آزمایشگاهها نیز باید اطمینان حاصل نمود. از آنجایی که ارایه هر گونه پاسخ اشتباه ممکن است برای فرد آزمایش شونده (داوطلب ازدواج و استخدام، مشکوک ... ) و خانواده وی مشکلات فراوانی را به وجود آورد، نظارت و کنترل پی در پی صحت و درستی روش های تشخیص مرفین که در سراسر کشور مورد استفاده قرار می گیرد و ارایه روشهای تشخیصی استاندارد ضروری می باشد. http://umj.umsu.ac.ir/article-1-89-fa.pdf 2004-06-15 9 15 ادرار، آزمایش مرفین، کنترل کیفی 1 AUTHOR 2 AUTHOR 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی نقش عوامل استرس زای زندگی در حمله آسم پیش زمینه و هدف: تحقیقات فعلی بیانگر ارتباط بیماری آسم با عوامل روانشناختی است. آسم یک اختلال روانتنی شمرده می شود. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین استرس های عادی زندگی و حملات آسم و کمک به روان پزشکان و سایر پزشکانی است که مسوولیت تدارکات، هماهنگی و مراقبت از تمام بیماران مبتلا به آسم را به عهده دارند.مواد و روش: جمعیت مورد مطالعه شده 100 نفر بیمار (56 نفر زن و 44 نفر مرد) بستری در بخش داخلی بیمارستان سینا و بخش ریه بیمارستان امام خمینی تبریز است، تشخیص بیماری آسم و حمله آن توسط متخصص داخلی یا ریه تایید شده است این بیماران در فاصله زمانی 80/3/1 تا 81/2/3 در بیمارستان بستری بوده اند. پرسشنامه هوملس – ریهی برای این 100 بیمار و 100 نفر افراد جامعه که در شرایط اقتصادی و فرهنگی مشابه بوده اند تکمیل شد و استرس میانگین در یک سال قبل برای هر دو گروه محاسبه شد.یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی است که در مردان میزان متوسط استرس در یک سال قبل از حمله آسم 173.5 برای هر فرد و در زنان برای هر فرد 241.35 واحد بوده است و در مورد کل گروه بیماران میزان متوسط استرس در یکسال قبل از حمله آسم برای هر فرد 211.48 واحد بود، در مورد گروه شاه میزان متوسط استرس وارده برای هر مرد 88.54 واحد و برای هر زن 50.5 واحد به دست آمد و در مورد کل 100 نفر گروه شاهد میزان متوسط استرس وارده در یک سال قبل 67.24 واحد بوده است.بحث و نتیجه گیری: نتیجه گیری می شود که یکی از عوامل به وجود آورنده آسم استرس است که در روند درمان آن تاثیر می گذارد لازم به تذکر است که تعداد معدودی از این بیماران به روانپزشکان مراجعه می نمایند و در بیمارستانهایی که بستری شده اند مشاوره روانی برای آنها در خواست نمی شود. انتظار می رود که همکاران عزیز متخصص ریه و داخلی به اهمیت جنبه روانی بیماری نیز توجه کنند که نتیجه مستقیم آن می تواند درمان بهتر و سریعتر بیماران باشد. http://umj.umsu.ac.ir/article-1-88-fa.pdf 2004-06-15 9 15 استرس، آسم، عوامل خطر ساز 1 AUTHOR 2 AUTHOR 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE نقش روشهای تشخیصی (سونوگرافی و لاواژ تشخیصی صفاق) در بیماران دچار ترومای غیر نافذ شکم (بررسی 5 ساله) پیش زمینه و هدف: ترومای غیر نافذ شکم از مکانیسم های شایع تروما در سوانح رانندگی و سقوط از بلندی است که معمولا با مشکلات تشخیصی همراه می باشد. مطالعات متعددی درباره دقت روشهای تشخیصی و کاهش لاپاروتومی های انجام شده است.مواد و روش: در این مطالعه تمام موارد لاپاروتومی اورژانس به دلیل ترومای غیر نافذ شکم در مدت 5 سال در یک مرکز ارجاعی بصورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفته است(1379-1375).یافته ها: از 75 لاپاروتومی، 61مورد مثبت و 14 مورد منفی بود. در 4 مورد ار لاپاروتومی های مثبت فقط هماتوم خلف صفاق وجود داشت که اقدام درمانی خاصی لازم نبود (لاپاروتومی غیردرمانی). در 34 بیمار سونوگرافی انجام شده بود که حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت (PPV) و ارزش اخباری (NPV) به ترتیب %84.3 ، %50 ، %96.4 و %16.6 به دست آمد. در 16 بیمار که لاواژ تشخیصی صفاق برای آنها صورت گرفته اعداد فوق به ترتیب %100 ، %66.7 ، %92.8 و %100 بود. در28 بیمار که فقط بر اساس علایم بالینی تحت عمل قرار گرفتند تعداد موارد منفی 9 عدد بود (%32.2).بحث و نتیجه گیری: با توجه به این یافته ها و نتایج مطالعات مشابه سونوگرافی در برخورد اولیه با بیماران دچار ترومای غیرنافذ شکم می تواند بسیار کمک کنند باشد اما به علت ویژگی و NPV پایین نمی توان به آن اکتفا کرد و در صورت وجود شک بالینی استفاده از روش های دقیق تر ضروری است. لاواژ تشخیصی صفاق همچنان روشی بسیار ارزشمند در تشخیص ضایعات داخل شکم به دنبال ترومای غیر نافذ می باشد. انجام لاپاروتومی بدون اقدامات تشخیصی اضافه با موارد منفی بیشتری همراه است. http://umj.umsu.ac.ir/article-1-87-fa.pdf 2004-06-15 9 15 ترومای غیرنافذ شکم، سونوگرافی، لاواژ تشخیصی صفاق (DPL) 1 AUTHOR 2 AUTHOR 3 AUTHOR 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی اثر استرادیول در فازلوتئال روی درصد حاملگی و لانه گزینی در بیماران تحت ICSI) Intra cytoplasmic sperm Injection) در بیمارستان میرزا کوچک خان تهران پیش زمینه و هدف: برخلاف پیشرفت تکنولوژی (Assisted Reproductive Technikgues) ART، میزان حاملگی در ART چندان افزایشی نشان نمی دهد. نکته مهم در عدم موفقیت این روشها اختلال در امر لانه گزینی آمبریوهای منتقل شده می باشد که خود به 2 پارامتر وابسته است یکی کیفیت و چگونگی رشد آمبریو و دیگری پذیرش آندومتر (تکامل آندومتر جهت لانه گزینی). در تکامل آندومتر هورمون ها نقش به سزایی دارند. اگر چه پروژسترون، هورمون اصلی فازلوتئال در نظر گرفته می شود ولی استرادیول نیز نقش مهمی در این فاز دارد.روش تحقیق: نوع مطالعه آینده نگر و روش نمونه گیری به صورت تصادفی و محل مطالعه بخش IVF بیمارستان میرزاکوچک خان تهران است. بیمارانی که جهت درمان نازایی در سیکل ICSI (میکرواینجکشن) قرار می گرفتند و جهت تحریک تخمک گذاری از پروتکل (GnRHa+HMG) gnRHa+COH استفاده می کردند وارد مطالعه شدند. بیماران با توجه به شرایط سنی به دو گروه تقسیم شدند. زیر 37 سال با short پروتکل. هر پروتکل جهت ساپورت فازلوتئال به 2 گروه تقسیم می شد. در گروه اول جهت ساپورت فازلوتئال از پروژسترون استفاده گردید و در گروه دوم جهت ساپورت فازلوتئال از پروژسترون و استرادیول والرئات استفاده شد. در هر گروه سطح سرمی استرادیول و پروژسترون روز مصرف HCG و 12 روز بعد انتقال جنین اندازه گیری می شد. در آخر میزان حاملگی و لانه گزینی در هر دو گروه محاسبه شد. جهت آنالیز داده ها از تی استودنت و آزمون واقعی فیشر استفاده گردید.نتایج در گروه دوم در بیمارانی که از پروتکل long GnRHa+COH استفاده کردند درصد حاملگی بیشتر از گروه اول بود. در همین گروه میزان سرمی استرادیول و پروژسترون 12 روز بعد انتقال جنین بالاتر بود.بحث در بیمارانی که تحت ICSI قرار می گیرند و از پروتکل long GnRHa+COH استفاده می نمایند افزودن استرادیول به پروژسترون جهت ساپورت فازلوتئال می تواند سبب افزایش میزان حاملگی گردد. http://umj.umsu.ac.ir/article-1-86-fa.pdf 2004-06-15 9 15 استرادیول، ساپورت فازلوتئال، میزان حاملگی، ICSI 1 AUTHOR 2 AUTHOR 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی فراوانی دی انتامو با فراژیلیس در افراد مراجعه کننده به آزمایشگاه های تشخیص طبی تبریز پیش زمینه و اهداف: با توجه به اینکه دی انتاموبافراژیلیس به عنوان یک ارگانیسم انگلی و بیماری زا به شمار می آید تشخیص آن به وسیلهآزمایشگاه هااهمیت زیادی دارد. این تک یاخته فرم کیستی ندارد و معمولا انتقال آن توسط تخم اکسیور انجام می گیرد.تعدادی از گزارش ها نشان می دهد که دی انتاموبافراژیلیس موجب ایجاد علایم بالینی در برخی افراد آلوده می شود و میزان شیوع عفونت علامتدار را از 15 تا 27 درصد تخمین می زنند. مشاهده این انگل با روش های رنگ آمیزی گسترش مدفوعی صورت می گیرد که متاسفانه در اکثر آزمایشگاهها انجام نمی شود چه بسا افرادی به پزشک مراجعه کرده و علایمی مثل درد شکم، نفخ شکم، تهوع، اسهال، کم شدن وزن در آنها وجود داشته و پزشک نیز جهت تشخیص علت آنها را به آزمایشگاه معرفی کرد، ولی عامل بیماری به علت قابل رویت نبودن در آزمایش های مستقیم یا فرمل اتر تشخیص داده نشده است.روش بررسی: تعداد 790 نمونه مدفوعی در مدت 6 ماه از آزمایشگاههای تشخیص طبی سطح شهر تبریز جمع آوری شد. نمونه ها به روش رنگ آمیزی هماتوکسیلین آهن کاینیون، مورد بررسی قرار گرفتند.یافته ها: از کل نمونه ها 102 مورد آلودگی به این ارگانیسم تشخیص داده شد که متاسفانه حتی یک مورد هم توسط آزمایشگاه ها گزارش نشده بود. شیوع این تک یاخته %13.2 به دست آمد.نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای این ارگانیسم و نقش آن در ایجاد اسهال با منشا ناشناخته پیشنهاد می شود برای تشخیص موارد مشکوک در آزمایشگاههای تشخیص طبی روش رنگ آمیزی مدفوع با هماتوکسیلین انجام گیرد و توجه بیشتری در گزارش نمونه های مدفوعی انجام شود. http://umj.umsu.ac.ir/article-1-85-fa.pdf 2004-06-15 9 15 دی انتاموبافراژیلیس، تشخیص، رنگ آمیزی، انگل، عفونت روده ای 1 AUTHOR 2 AUTHOR 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE اثر مهاری نیتریک اکساید در جلوگیری از کاهش ویتامین E پلاسمای به هنگام تزریق آهن دکستران در موشهای صحرایی نر پیش زمینه و هدف: در حالی که نقش آهن در استرس اکسیداتیو محرز می باشد، نقش نیتریک اکساید کاملا شناخته نشده است. از طرف دیگر در مورد تداخل آهن و نیتریک اکساید در استرس اکسیداتیو نیز اتفاق نظر وجود ندارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تداخل آهن و نیتریک اکساید در ایجاد استرس اکسیداتیو در پلاسما می باشد.مواد و روشها: شصت و چهار موش صحرایی نر به هشت گروه هست تایی تقسیم گردیدند: -1 شاهد (تزریق سرم نمکی)، -2 آهن (تزریق Iron Dextran)، 3 ال – آرژنین (تزریق L – Arginine)، -4 ال - نیم (nitro-L-Arginine- methylester بلوک کننده نیتریک اکساید سنتاز)، -5 آهن + ال – آرژنین، -6 آهن + ال – نیم، -7 دفروکسامین (Defferoxamine – شلاتور آهن) و 8- ال – آرژنین + دفروکسامین، تزریقات به صورت داخلی صفاقی انجام شدند و پس از بیست ساعت نمونه های پلاسما جمع آوری گردیدند. ویتامین E به عنوان شاخصی از استرس اکسیداتیو توسط دستگاه کروماتوگرفی مایع با کارکرد عالی (HPLD) اندازه گیری شد.یافته ها: در گروه آهن غلظت ویتامین E نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری را نشان می دهد (P<0.01) اما در گروه ال – آرژینین تفاوتی را نسبت به این گروه نشان نمی دهد. در گروه آهن + ال – آرژنین از کاهش غلظت ویتامین E پلاسمایی جلوگیری شده است به طوری که اختلاف معنی داری با گروه شاهد ندارد. از طرف دیگر غلظت ویتامین E در گروه آهن + ال – نیم به شدت کاهش یافت است به طوری که با گروه شاهد در سطح P<0.001 و با گروه آهن + ال – آرژنین در سطح P<0.01 معنی دار می باشد. http://umj.umsu.ac.ir/article-1-84-fa.pdf 2004-06-15 9 15 آهن دکستران، نیتریک اکساید، استرس اکسیداتیو، ویتامین E 1 AUTHOR 2 AUTHOR 3 AUTHOR 4 AUTHOR 5 AUTHOR
OTHERS_CITABLE تاثیر ویتامین E خوراکی بر روی میزان لیپوپروتیین های سرمی بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر پیش زمینه و هدف: ویتامین E اثرات آنتی اکسیدان شناخته شده دارد و دوز 100 میلی گرم ویتامین E روزانه برای بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر توصیه شده است. اثر ضد لیپیدی ویتامین E در انسان مورد بحث می باشد. لذا این مطالعه جهت بررسی تاثیر ویتامین E روی میزان لیپوپروتیین های سرمی انجام شده است.مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور با کنترل پلاسبو، 108 بیمار با بیماری عروق کرونر شناخته شده (میانگین سنی 57±7.2 سال) با میزان لیپوپروتیین با دانسیته کم بین 100-130 میلی گرم در دسی لیتر انتخاب شدند. افراد مورد مطالعه به طور تصادفی در گروه شاهد (50 نفر) و مورد (58 نفر) تقسیم شدند گروه مورد علاوه بر برنامه درمان غیر دارویی روزانه یک قرص 100 میلی گرمی ویتامین E و گروه شاهد علاوه بر برنامه درمان غیر دارویی روزانه یک قرص پلاسبو برای مدت 4 هفته دریافت کردند. بعد از پایان دوره دو بار میزان HDL-C,LDL-C کلسترول تام و تری گلیسرید بیماران بعد از 10 ساعت ناشتا بودن اندازه گیری شد. میانگین مقادیر دو بار محاسبه و یافته ها مورد آنالیز آماری قرار و P<0.05 سطح معنی دار در نظر گرفته شد.یافته ها: تفاوت قابل ملاحظه ای بین تغییرات کلسترول تام، تری گلیسیرید و HDL-C بین گروه مورد و شاهد بعد از پایان مداخله با استفاده از آزمون تفاوت زوج ها وجود نداشت (P<0.05). کاهش میانگین میزان LDL-C در مردان گروه مورد %11.2 و در گروه %2.8 بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (P<0.05). ولی کاهش میانگین میزان LDL-C در بین زنان مورد و شاهد (%4.8 در مقابل 2.4%) اختلاف معنی داری نداشت.بحث و نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان می دهد که دوز 100 میلی گرم ویتامین E روزانه تاثیری در کاهش میزان کلسترول تام HDL-C و تری گلیسرید ندارد، اما این مقدار ویتامین باعث کاهش LDL-C در مردان مشاهده شده است که شاید به علت تاثیر ویتامین Eروی هورمون های مردانه باشد که احتیاج به بررسی بیشتری در این زمینه دارد. http://umj.umsu.ac.ir/article-1-83-fa.pdf 2004-06-15 9 15 ویتامین E، بیماری عروق کرونر، لیپوپروتیین های سرم 1 AUTHOR 2 AUTHOR 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE اثر درمانی جریان مستقیم الکتریسیته بر لیشمانیوز جلدی ناشی از لیشمانیاماژور در مدل حیوانی پیش زمینه و هدف: لیشمانیوز، طیفی از بیمارهای مختلف است که توسط گونه های جنس لیشمانیا ایجاد می شود. حداقل 20 گونه از این جنس می تواند توسط پشه های خاکی به انسان، سگ و میزبانان مختلف اهلی و وحشی منتقل شده و ایجاد لیشمانیوز جلدی، منتشره جلدی، جلدی – مخاطی و احشایی نماید. عامل لیشمانیوز جلدی یا سالک در ایران گونه های تروپیکا و ماژور می باشد.با توجه به اهمیت بیماری لیشمانیوز و شایع بودن آن در بیش از 80 کشور جهان، سازمان بهداشت جهانی این بیماری را جزو بیماری های با اولویت از نظر کنترل و مبارزه، منظور نموده است. از جمله این برنامه ها طراحی روش های قاطع درمان افراد گرفتار به منظور کاستن از آلام و عوارض اجتماعی - روانی بیماری و نیز در مورد انواعی که انسان خود مخزن بیماری محسوب می شود، کنترل و پیشگیری از انتشار بیماری می باشد.مواد و روش: در این مطالعه از القا جریان مستقیم الکتریسیته به منظور ابداع روش درمانی موثر با دوره درمانی قابل قبول و حداقل تاثیر معادل با داروهای شیمیایی استفاده گردید. موش های ماده EALB/c و NMRI 4 تا 6 هفته ای هر کدام در دو گروه آزمون و شاهد 20 تایی تقسیم شدند. هر کدام از موش های گروه های آزمون مورد تزریق 2´106 انگل لیشمانیا ماژور (MRHO/IR/75/ER) در قاعده دم قرار گرفتند، طی 3 هفته هر هفته 2 بار تحت تاثیر ولتاژ مشخصی از جریان مستقیم الکتریسیته با پروتکل های مختلف قرار گرفتند. گروه کنترل شامل موش هایی بود که فقط با انگل آلوده شده بودند و هیچ عمل درمانی روی آنها انجام نمی شد. جهت اطمینان از قابل تکرار بودن نتایج، روش درمانی انتخاب شده سه بار تکرار شد.نتایج آنالیز نتایج با استفاده از تست آماری آنالیز واریانس در مقایسه با گروه کنترل مشخص نمود که روش فوق می تواند باعث بهبود صد درصد موش ها پس از گذشت سه هفت از درمان شود ولی با قطع دوره درمانی و حدود سه هفت بعد، عود بیماری مشاهده می گردد. در موش های گروه NMRI بازگشت بیماری مشاهده نگردید.بحث و نتیجه گیری: الکتریسیته درمانی در صورت مفید بودن می تواند علاوه بر درمان بیماری، عوارض و هزینه های درمان با ترکیب سمی آنتی موان را حذف کند. http://umj.umsu.ac.ir/article-1-82-fa.pdf 2004-06-15 9 15 الکتروتراپی، لیشمانیاماژور، درمان، مدل حیوانی 1 AUTHOR 2 AUTHOR 3 AUTHOR 4 AUTHOR 5 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بازتوانی قلبی، ظرفیت عملی و وضعیت روانی بعد از سکته قلبی پیش زمینه و هدف: با توجه به شیوع بیماری های قلبی عروقی و سکته قلبی در جامعه ما به خصوص در افراد جوان و نقش ارزشمند بازتوانی قلبی در بازگرداندن توانایی های جسمانی و احساسی این بیماران از یک سو و کمک به شروع هرچه سریع تر زندگی عادی و روزمره قبلی و در نتیجه کاهش مشکلات اجتماعی و اقتصادی ناشی از این بیماری در جامعه از سوی دیگر، این مطالعه با هدف بررسی کوتاه نمودن طول دوره بازتوانی قلبی، انجام گرفت.مواد و روش: از بیماران مبتلا به سکته قلبی که حدود یک ماه از زمان ترخیص آنها گذشته بود و جهت ادامه درمان به واحد بازتوانی قلبی مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان مراجعه می کردند و دارای ریسک پایین بودند، 30 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و تحت یک دوره 12 هفته ای بازتوانی قرار گرفتند. مقدار ظرفیت عملی و نمره های افسردگی، اضطراب،خصومت این افراد در بدو مراجعه و در پایان هفته های سوم، ششم و دوازدهم به وسیله پرسش نامه SCL 90 مورد اندازه گیری قرار گرفت. در نهایت میانگین فاکتورهای مورد بررسی با استفاده آزمون t مزدوج در نرم افزار SPSS مقایسه گردید.یافته ها: طبق نتایج به دست آمده کلیه متغیرهای مورد نظر در طول دوره بازتوانی در مقاطع مورد نظر نسبت به زمان مراجعه تغییر معنی داری داشته است (P<0.05) که در مورد اضطراب و خصومت این تغییرات در پایان هفته ششم با هفته دوازدهم تفاوت معنی داری ندارد. ولی ظرفیت عملی و افسردگی بیماران تا پایان دوره، بهبود معنی داری یافته است.بحث و نتیجه گیری: به طور کلی می توان از مطالعه فعلی به این نتیجه رسید که ظرفیت عملی، افسردگی، اضطراب و خصومت در بیماران با ریسک پایین با انجام برنامه های بازتوانی بهبود می یابند که در مورد ظرفیت عملی و افسردگی این تغییرات تا پایان دوره در هر مقطع تفاوت معنی داری با آغاز مقطع قبلی دارد ولی در مورد خصومت و اضطراب تنها تا پایان هفته ششم بهبودی دیده می شود. همچنین مشخص گردید که در پایان هفته ششم تغییرات مفید در حد مطلوبی بوده و در مواردی که امکانات محدود باشد می توان دوره 6 هفته ای بازتوانی را جایگزین دوره دوازده هفته ای نمود. http://umj.umsu.ac.ir/article-1-81-fa.pdf 2004-06-15 9 15 بازتوانی قلبی، ظرفیت عملی، افسردگی، طول دوره بازتوانی 1 AUTHOR 2 AUTHOR 3 AUTHOR 4 AUTHOR 5 AUTHOR 6 AUTHOR
OTHERS_CITABLE مقایسه رژیم سه دارویی 7 و 14 روزه حاوی کلاریترومایسین، آموکسی سیلین و امپرازول در درمان هلیکوباکترپیلوری پیش زمینه و هدف: هلیکوباکترپیلوری از شایع ترین بیماری های عفونی در دنیا به شمار می رود و به عنوان اصلی ترین علت بیماری زخم پپتیک پذیرفته شده است. ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری منجر به بهبودی زخم و کم شدن عوارض ناشی از آن و میزان عود زخم پپتیک می گردد. رژیم های درمانی سه دارویی با پایه مترانیدازول یا کلاریترومایسین در دوره های 7 ،10 و 14 روزه در مناطق مختلف دنیا توصیه شده که معمولا حاوی یک داروی کاهنده ترشح اسید از نوع مهار کننده پمپ پروتون و آنتی بیوتیکی دیگر است. از طرف دیگر نشان داده شده است که کلاریترومایسین جایگزین خوبی برای مترونیدازول به خصوص در نواحی با شیوع بالای مقاومت به مترونیدازول، می باشد.مواد و روش: در این مطالعه که به صورت کارآزمایی بالینی شاهد دار تصادفی صورت گرفت، کارآیی یک رژیم سه دارویی ریشه کنی هلیکوباکتر پیلوری حاوی کلاریترومایسین در دوره های 7 و 14 روزه مقایسه شده است.این مطالعه بر روی بیمارانی انجام گرفت که توسط آندوسکوپی و بیوپسی توسط تست های اوره آز سریع و مطالعات هیستوپاتولوژیکی تشخیص های زخم پپتیک یا دیسپپسی غیر زخم همراه با عفونت هیکوباکتر پیلوری در آنها داده شده بود. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: گروه A تحت درمان با کلاریتروماسین 500 میلی گرم دوبار در روز، آموکسی سیلین 1 گرم دوبار در روز و امپرازول 20 میلی گرم دوبار در روز برای مدت 7 روز و گروه B تحت درمان با همان داروها برای مدت 14 روز قرار گرفتند. بررسی بالینی و آندوسکوپی مجدد 4 هفته بعد از خاتمه درمان صورت گرفت که اگر هر دو تست اوره آز و مطالعات هیستوپاتولوژیکی روی نمونه های بیوپسی منفی می گردید، ریشه کنی هلیکوباکتر پیلوری مورد قبول قرار می گرفت.یافته ها: تعداد 65 بیمار از 81 بیمار انتخاب شده این مطالعه را کامل کرده و مورد آندوسکوپی مجدد قرار گرفتند. درجه ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری در بیماران تمام کننده طرح در گروه A (35 بیمار) و در گروه B (30 بیمار) %85.6 در مقابل %86.6 بود (p=0.6). اگر چه به علت ریزش 16 نفر از بیماران بخاطر عدم رضایت به آندوسکوپی مجدد و علل دیگر درجه ریشه کنی بر اساس درمان– مقصد در گروه A (41 بیمار ) و گروه B (40 بیمار) که به ترتیب برابر %73.1 در مقابل %65 بود (p=0.42). بین درجه ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری و سن، جنس، شدت التهاب در نمونه های پاتولوژیک و تشخیص زخم پپتیک یا دیسپپسی ارتباط معنی داری مشاهده نشد. بطور کلی %19.5 از بیماران در دو گروه دچار عوارض جانبی خفیف شدند ولی هیچیک دارای عارضه جانبی اصلی نبود و همراهی قابل ملاحظه بین عوارض جانبی و طول درمان هم وجود نداشت.بحث و نتیجه گیری: رژیم درمانی سه دارویی حاوی کلاریترومایسین بر اساس آنالیز تمام کننده طرح منجر به درجه ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری قابل قبولی بود و اختلاف معنی دار بین دو پروتکل بالا وجود نداشت. http://umj.umsu.ac.ir/article-1-80-fa.pdf 2004-06-15 9 15 هلیکوباکترپیلوری، زخم پپتیک، دیسپپسی، کلاریترومایسین، ریشه کنی 1 AUTHOR 2 AUTHOR 3 AUTHOR 4 AUTHOR