fa
jalali
1387
7
1
gregorian
2008
10
1
19
2
online
1
fulltext
fa
استفاده از دوزهای پایین سوکسینیل کولین جهت تسهیل لوله گذاری تراشه
USING SMALL DOSES OF SUCCINYLCHOLINE FOR FACILITATING TRACHEAL INTUBATION
پیش زمینه و هدف: سوکسینیل کولین با دوز mg/kg 1 معمولاً شرایط عالی برای لوله گذاری تراشه در عرض60 ثانیه فراهم میکند. برگشت فونکسیون تنفسی بعد از این دوز به حد کافی سریع نیست تا از دساچوراسیون خطرناک اکسی هموگلوبین در صورت عدم امکان تهویه کمکی، جلوگیری شود. در این مطالعه، اثر دوزهای پایین تر سوکسینیل کولین برای تسهیل لوله گذاری رضایت بخش تراشه در القای سریع و متوا لی بیهوشی [1] با زمان برگشت سریع تر فونکسیون تنفسی بررسی شد. مواد و روش کار : در این کارآزمایی بالینی آینده نگر، تصادفی، دوسوکور و مورد - شاهدی، 120 بیمار با کلاس I یا II درجه بندی متخصصان بیهوشی آمریکا ( ASA ) [2] ، بررسی شدند. پس از القای بیهوشی عمومی با فنتانیل/ تیوپنتال سدیم، بیماران از نظر دریافت دوز سوکسی نیل در سه گروه mg/kg 3/0 [3] (95 Í ED 1)، mg/kg 6/0 (95 Í ED 2) و mg/kg 1 (95 Í ED 3) قرار گرفتند. پاسخ برانگیخته عضله نزدیک کننده شست به چهار تحریک متوالی [4] عصب اولنار با استفاده از دستگاه محرک عصب محیطی [5] ثبت شد. زمان شروع اثر، حداکثر تضعیف تویچ [6] ، شرایط لوله گذاری تراشه، زمان برگشت تنفس (مدت آپنه) و زمان برگشت تویچ به 90% میزان طبیعی برگشت تنفس خود به خودی منظم) ثبت شد. یافته ها: زمان شروع اثر در محدوده 81-49 ثانیه بود که با افزایش دوز، شروع اثر کاهش داشت، ولی بین دوزهای 6/0 و mg/kg 1 تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت. حداکثر تضعیف تویچ با دوزهای 6/0 و mg/kg 1 مشابه بود (100%-2/98%). شرایط لوله گذاری تراشه با دوز mg/kg 3/0 قابل قبول نبود، اما در تمام بیماران با دوزهای 6/0 و mg/kg 1 شرایط رضایت بخش لوله گذاری تراشه حاصل شد. زمان برگشت تنفس (زمان آپنه) در دوزهای 3/0 و mg/kg 6/0 (به ترتیب 6/0±8/1 و6/0±4/2 دقیقه) به طور معنی دار کمتر از دوز mg/kg 1(8/0±3/6 دقیقه) بود (به ترتیب 0001/0 p< در مقابل دوز mg/kg 3/0و 001/0 p< در مقابل دوز mg/kg 6/0). زمان ریکاوری تویچ به 90% طبیعی (90%= T1 ) به طور معنی دار در دوز 6/0 (0/1±2/5 دقیقه) کمتر از دوز mg/kg 1 (3/1±8/8 دقیقه) بود ) 001/0 p< ). بحث و نتیجه گیری: استفاده از دوز mg/kg 6/0 سوکسینیل کولین میتواند شرایط قابل قبول لوله گذاری تراشه بعد از 60 ثانیه از تجویز دارو حاصل کند. شرایط لوله گذاری با دوز mg/kg 6/0 مشابه mg/kg 1 است، اما دوز پایینتر با زمان آپنه کوتاه تر و ریکاوری سریعتر تویچ همراه است. [1] Rapid- sequence of anesthesia [2] American Society of Anesthesiologists [3] effective dose دوز نیاز برای اثر بخشی در 95% بیماران : ( ٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍ95ED ) [4] Train-of-four (TOF) [5] peripheral nerve stimulator [6] maximal twitch depression
Abstract Background & Aims: Succinylcholine 1 mg/kg usually produces excellent tracheal intubation in 60 s. Recovery of respiratory muscle function after this dose, however, is not fast enough to forestall oxyhemoglobin desaturation when ventilation can not be assisted. In this study, smaller doses of succinylcholine effects were investigated for producing satisfactory intubation conditions fast enough to allow rapid-sequence tracheal intubation with shorter recovery time of respiratory function. Materials ;Methods: In this prospective randomized double-blind and case-controlled clinical trial, 120 patients class I or II of American Society of Anesthesiologists (ASA), were investigated. After induction of anesthesia with fentanyl/thiopental, all patients were randomly allocated to three groups according to the dose of succinylcholine 0.3 mg/kg (1ÍED95), 0.6 mg/kg (2ÍED95), and 1 mg/kg (3ÍED95). Evoked adductor pollicicis responses to Train-of-four (TOF) in ulnar nerve stimulation were rewarded using nerve stimulator. Onset time, maximal twitch depression, tracheal intubation conditions, respiration recovery time (apnea time), and time to 90% twitch height recovery were recorded. Results: Onset times ranged between 81s and 49s, decreased with increasing doses of succinylcholine but not differing between 0.6 and 1 mg/kg. Maximum twitch depression was similar after 0.6 and 1 mg/kg (98.2%-100%). Intubation conditions were often unacceptable after 0.3 mg/kg doses, but acceptable intubations were achieved in all patients receiving a 0.6 and 1 mg/kg dose of succinylcholine. Time to respiration function recovery was significantly shorter in 0.3 and 0.6 mg/kg doses (1.8±0.6 min and 2.4±0.6 min, respectively) versus patients receiving 1 mg/kg (6.3±0.8 min p< 0.0001 v.s 0.3 mg/kg, p< 0.001 v.s 0.6 mg/kg doses respectively). Twitch recovery time to T1=90% (regular spontaneous respiration) were significantly lower in 0.6 mg/kg dose (5.2 ±1.0 min) than 1.0 mg/kg group (8.8±1.3 min p<0.001). Conclusion: The use of 0.6 mg/kg of succinylcholine can produce acceptable intubation conditions after 60 seconds of administration. The conditions achieving after 0.6 mg/kg are similar to those after 1mg/kg. These smaller doses are associated with shorter apnea time and faster twitch recovery.
Succinylcholine, Neuromuscular block, Tracheal intubation.
سوکسینیل کولین، بلوک عصبی عضلانی، لوله گذاری تراشه
106
111
http://umj.umsu.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-8-11&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/14
1387/7/23
،
سیمین
آتش خویی
siminatashkhoyi@yahoo.com
0031947532846001113
0031947532846001113
Yes
رضا
موثقی
0031947532846001114
0031947532846001114
No
fa
بررسی وضعیت اسید فولیک و ویتامین B12 در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی
ASSESSMENT OF FOLATE AND VITAMIN B12 IN PATIENTS WITH MAJOR DEPRESSIVE DISORDER
مریم سبکتکین [1] ، دکتر بهرام پورقاسم گرگری [2] ، دکتر سلطانعلی محبوب [3] ، دکتر نصرت اله پورافکاری [4] تاریخ دریافت 26/2/86، تاریخ پذیرش 23/8/86 چکیده پیش زمینه و هدف: فولات و ویتامین B12 برای عملکرد طبیعی سیستم عصبی ضروری میباشند. نتایج مطالعات انجام شده در مورد ارتباط بین افسردگی اساسی با این ویتامین ها متناقض است. در ایران تاکنون مطالعهای جهت بررسی وضعیت دریافت اسیدفولیک و ویتامین B12 در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی ( MDD ) انجام نگرفته است، لذا مطالعه حاضر با هدف ارزیابی وضعیت فولات و ویتامین B12 و تعیین ارتباط بین فولات و ویتامین B12 دریافتی با مقادیر پلاسمایی آنها در این بیماران انجام گرفت. مواد و روش کار: در70 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان رازی شهر تبریز مبتلا به MDD مقادیر فولات و ویتامین B12 پلاسما اندازه گیری شد. مقادیر دریافتی این ویتامینها با استفاده از سه یاد آمد 24ساعته متوالی ارزیابی شد. تعریف افسردگی اساسی براساس شاخص DSM-IV بود. یافته ها: میانگین و خطای استاندارد فولات و B12 پلاسمایی به ترتیب ng/ml 73/0±18/5 و pg/ml 46/4±05/389 بود. براساس مقادیر پلاسمایی کمبود فولات و ویتامین B12 به ترتیب در 4/51% و 7/5% نمونه ها مشاهده شد. بر اساس نتایج بررسی مصرف 1/97% و 7/95% نمونهها کمتر از مقادیر توصیه شده فولات و ویتامین B12 دریافت میکردند. ارتباط معنی داری بین غلظت پلاسمایی فولات با فولات دریافتی مشاهده شد (05/0 , P < 283/0 r = ). این ارتباط بین ویتامین B12 پلاسما با ویتامین B12 دریافتی و یا سایر ویتامینهای گروه B مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشانگر لزوم ارزیابی غلظت پلاسمایی فولات و ویتامین B12 در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی است. غلظت پایین پلاسمایی این ریز مغذیها در این بیماران نشانگر لزوم انجام مداخلات مناسب جهت دریافت کافی فولات و ویتامین B12 میباشد. [1] دانشجوی کارشناسی ارشد تغذیه، دانشکده بهداشت و تغذیه، مرکز تحقیقات تغذیه، دانشگاه علوم پزشکی تبریز [2] استادیار، دانشکده بهداشت و تغذیه، مرکز تحقیقات تغذیه، دانشگاه علوم پزشکی تبریز (نویسنده مسئول) [3] استاد بیوشیمی - تغذیه، دانشکده بهداشت و تغذیه، مرکز تحقیقات تغذیه، دانشگاه علوم پزشکی تبریز [4] استاد روانپزشکی، دانشکده پزشکی، بیمارستان رازی تبریز، دانشگاه علوم پزشکی تبریز 5 MDD: Major Depressive Disorders
Major depressive disorder, Folate, Vitamin B12, Plasma levels
افسردگی اساسی، فولات، ویتامینB12، غلظت پلاسمایی
112
119
http://umj.umsu.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-8-12&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/142008/10/15
1387/7/24
Maryam
Saboktakin
مریم
سبکتکین
0031947532846001657
0031947532846001657
No
Bahram
Pourghassem Gargari
بهرام
پورقاسم گرگری
bahrampg@yahoo.com
0031947532846001658
0031947532846001658
Yes
Soltan Ali
Mahboob
دکتر سلطانعلی
محبوب
0031947532846001659
0031947532846001659
No
Nosratollah
Pourafkari
نصرت اله
پورافکاری
0031947532846001660
0031947532846001660
No
fa
بررسی اثر محلول آلبندازول سولفواکساید در از بین بردن پروتواسکولکسهای اکینوکوکوس گرانولوزوس
STUDY OF EFFECTS OF ALBENDAZOLE SULFOXIDE ON OBVIATION OF ECHINOCOCCUS GRANULOSUS PROTOSCOLEXES
دکتر خسرو حضرتی تپه [1] ، دکتر جواد آقازاده [2] ، دکتر سید جواد موسوی [3] تاریخ دریافت 3/5/86، تاریخ پذیرش 25/2/87 چکیده پیش زمینه و هدف: هیداتیدوز دارای انتشار جهانی بوده و به عنوان یکی از بیماری هایی که میتواند چندین ارگان متعدد بدن را درگیر کند، از اهمیت به سزا ی ی برخوردار است. این بیماری عوارض متعددی نیز میتواند داشته باشد و درمان آن هزینه و مشکلات خاص خود را دارد. شناخت روشهای تشخیصی و مهمتر از آن درمان کیست هیداتید با توجه به شیوع نسبتاً قابل توجه این بیماری، اهمیت به سزا ی ی در اعاده سلامتی بیماران دارد. درمان قطعی بیماری جراحی میباشد، و در موارد خاص آلبندازول موثرترین دارو در درمان کیست هیداتید مورد استفاده قرار میگیرد. آلبندازول پس از مصرف به سرعت جذب و به سولفوکساید که متابولیت اصلی و فعال دارو میباشد تجزیه میشود. هدف از این مطالعه بررسی اثر کشندگی آلبندازول سولفوکساید در غلظتها و زمانهای متفاوت بر روی پروتواسکولکسها در محیط آزمایشگاهی میباشد. مواد و روش کار: این مطالعه از نوع مداخلهای تجربی بود. پس از جداسازی صدها کیست هیداتید از اندامهای آلوده دامهای کشتار شده، بعد از بررسیهای لازم در مورد بارور بودن کیستها، پروتواسکولکسهای آنها تخلیه و با سرم فیزیولوژی شستشو داده شد و میزان viability آنها زیر میکروسکوپ مورد بررسی قرار گرفت. محلول آلبندازول سولفوکساید در غلظتهای µg/ml 25، µg/ml 50، µg/ml 100 حاضر گردید سپس تعداد معینی از پروتو اسکولکسها به لولههای حاوی سولفوکساید ریخته شد و در زمانهای متفاوت آزمایشات انجام گرفت. در مرحله بعد به کمک میکروسکوپ درصد زنده ماندن آنها از روی حرکت سلولهای شعلهای تعیین و ثبت شد. یافتهها: نتایج نشان داد بین افزایش مدت زمان و مقدار غلظت دارو و زنده ماندن پروتواسکولکسها رابطه مستقیم وجود دارد. در گروهی که آلبندازول سولفوکساید با غلظت µg/ml 100 استفاده شده بود تا دقیقه 20 بر روی پروتواسکواکسها اثر نداشت، فقط با افزایش مدت زمان در دقیقه 60، 60% پروتواسکولکسها از بین رفته بودند. در صورتی که در غلظت µg/ml 50 تا دقیقه 35 هیچ اثری نداشت و در دقیقه 60، فقط 40% پروتواسکولکسها مرده بودند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتا یج تحقیق و محدودیت زمانی که جراحان در اتاق عمل دارند، آلبندازول سولفوکساید نمیتواند به عنوان یک داروی مناسب در از بین بردن پروتواسکولکسهای کیست هیدا تید بیماران در حین جراحی و جلوگیری از عود مجدد بیماری استفاده شود . [1] دانشیار گروه انگل شناسی و قارچ شناسی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه (نویسنده مسئول) [2] استادیار بخش جراحی مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی ارومیه [3] استادیار گروه جراحی عمومی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه
Kh Hazrati Tappeh [1] , PhD J Aghazadeh [2] , MD SJ Musavi [3] , MD Received: 26 June, 2007 Accepted: 14 May, 2008 Abstract Background & Aims: Parasitic infection of the liver and lungs derived from hydatid cyst is global and it can affect many organs of the body, it encompasses lots of significance. This disease can abide many phenomena its treatment is very expensive and has its own troubles. Recognition of diagnostic methods and mostly, treatment of hydatid cyst according to almost high prevalence of the disease does play an important role on controlling the disease. The definite treatment is surgery. But as a complimentary cure, at present albendazole is the most effective drug for hydatid cyst. After utilization, albendazole fastly absorbs and catalyses to sulfoxide which is the major metabolite of the drug. The goal of this study is to analyze the efficiency of albendazole sulfoxide on different densities and time intervals, in vitro on protoscolexes. Materials & Methods: This study was conducted interventionally and tentatively. After detachment of hundreds of hydatid cyst infected animals from abattoirs and after enough investigation on productivity of cysts, their protoscolexes were evacuated and were washed with serum physiology and their viability rate was examined under the microscope. On the other side albendazole sulfoxide solution on 25µg/L, 50µg/lit, 100µg/lit densities was prepared. Then precise amount of protosclolexes was added to tubes containing sulfoxide and examinations were done in different time intervals. On the next stage their percentage of survival using microscope according to movements of flame like cells were determined and recorded. Results: Results revealed that time and the amount of drug has straight effects on protoscolexes survival time. In the group that 100µg/L albendazole was used, the drug had no effect up to first 20 minutes but increasing the gain age time to 1hour 60% of protoscolexes were dead. While in the density of 50µg/lit up to 35minutes, the drug did have no effect, but in an hour 40% of protoscolexes were dead. Conclision: According to the results this study and time limitations that surgeons have in operation room, albendazole sulfoxide can not be utilized to eliminate protoscolexes from patients infected organs in the op. process and to avoid recurrence of the illness. [1] Associate Professor of Parasitology & Mycology Department, Urmia University of Medical Sciences (Corresponding Author) [2] Assistant Professor of Brain Surgery, Urmia University of Medical Sciences [3] Assistant Professor of General Surgery, Urmia University of Medical Sciences
Hydatid cyst, Protoscolex, Albendazole sulfoxide
کیست هیداتید، پروتواسکولکس، آلبندازول سولفوکساید
120
124
http://umj.umsu.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-8-13&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/142008/10/152008/10/15
1387/7/24
خسرو
حضرتی تپه
Hazrati_tappeh@yahoo.co.nz
0031947532846001101
0031947532846001101
Yes
جواد
آقازاده
0031947532846001102
0031947532846001102
No
جواد
موسوی
0031947532846001103
0031947532846001103
No
fa
کوتاهی قد در بیماران مبتلا به بتا - تالاسمی ماژور
SHORT STATURE IN PATIENTS WITH ß-THALASSEMIA MAJOR
دکتر سیامک شیوا ، دکتر روح انگیز ساری سرخابی
تاریخ دریافت 2/8/86، تاریخ پذیرش 22/12/86
چکیده
پیش زمینه و هدف: استفاده از رژیم های شلاتور درمانی درکنار تزریق منظم خون به طور قابل توجهی امید به زندگی بیماران تالاسمیک را بهبود بخشیده است. علی رغم پیشرفت هایی که در درمان این بیماران صورت گرفته، اختلال رشد و کوتاهی قد در درصد قابل توجهی از آنها مشاهده می شود. عواملی مثل اضافه بار آهن، سمیت دسفرال و اختلالات اندوکرین در اختلال رشد این بیماران نقش دارند اما ممکن است عوامل ناشناخته دیگری نیز دخیل باشند. در این مطالعه به بررسی وضعیت رشد و عوامل دخیل در کوتاهی قد بیماران تالاسمیک خود پرداختیم.
مواد و روش کار: مطالعه حاضر به صورت توصیفی - تحلیلی بر روی 71 بیمار مبتلا به بتا - تالاسمی ماژور که مراجعه مرتب داشتند و پرونده پزشکی آنها کامل بود در سال 85 انجام گرفت. بیماران از نظر قد، اختلالات اندوکرین، فریتین سرم، هموگلوبین قبل از تزریق خون و آنزیم های کبدی مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس در دو گروه کوتاه قد و غیرکوتاه قد با هم مقایسه شدند.
یافته ها: 45 پسر و 26 دختر با میانگین سنی 2/5±9/12 سال مورد بررسی قرار گرفتند. 1/45 درصد بیماران کوتاه قد بودند و رابطه خطی معکوس بین افزایش سن و SDS قد یافت شد. بیماران دچار اختلالات اندوکرین، کوتاهتر بودند و بیمارانی که چند اختلال اندوکرین را با هم داشتند دچار اختلال رشد شدیدتری بودند. تعداد موارد هیپراسپلنیسم در میان بیماران کوتاه قد به مراتب بیشتر بود اما اختلاف معنی داری بین میانگین هموگلوبین قبل از تزریق خون و فریتین سرم دو گروه وجود نداشت. اگرچه درصد قابل توجهی از بیماران دچار افزایش آنزیم های کبدی بودند اما تفاوت معنی داری از این نظر بین دو گروه یافت نشد.
بحث و نتیجه گیری: اختلال رشد بیماران مبتلا به بتا - تالاسمی ماژور از دهه اول زندگی شروع می شود و با افزایش سن شدت می یابد. جهت جلوگیری از کوتاه قد شدن آنها لازم است به طور مرتب از نظر سرعت رشد بررسی شوند و عوامل دخیل در اختلال رشد به موقع شناسایی شده و تحت درمان مناسب قرار گیرند.
S Shiva , MD R Sarisorkhabi , MD
Received: 24 Oct, 2007 Accepted: 12 March, 2008
Abstract
Background & Aims: Combination of chelating therapy regimens with regular blood transfusion has significantly improved the life expectancy of thalassemic patients. Despite progresses in treatment of these patients, growth failure, and short stature are found in significant number of them. Factors such as iron overload, desferal toxicity, and endocrine disorders play roles in growth failure, but other unknown factors may contribute too. We aimed to study short stature and its contributing factors in our thalassemic patients.
Materials & Methods: This descriptive-analytic study was conducted in 2006, on 71 patients with ß-thalassemia major who had regular visits and complete medical recordings. The patients were evaluated for stature, endocrine disorders, serum ferritin, pretransfusion hemoglobin, and liver enzymes. They were compared in two ( short stature and non short stature) groups.
Results: 45 boys and 26 girls with mean age of 12.9±5.2 years were studied. 45.1% of patients were short stature and negative linear correlation between advancing of age and height SDS observed. Patients with endocrine anomaly were shorter and those with multiple endocrine anomalies had very severe growth retardation. Cases of hypersplenism were significant in short stature group, but there were no significant differences in pretransfusion hemoglobin and serum ferritin levels between the groups. Although liver enzymes increased in significant number of patients, we didn't find any meaningful differences between two groups.
Coclusion: Growth failure of patients with ß-thalassemia major begins from first decades of life and aggravated with age advancement. For prevention of becoming short stature, they need to be evaluated regularly for height velocity, and contributing factors in growth failure should be recognized earlier and treated appropriately.
Keywords: ß-Thalassemia major, Short stature, Endocrine complications
کلید واژگان: بتا - تالاسمی ماژور، کوتاهی قد، عوارض اندوکرین
125
131
http://umj.umsu.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-8-14&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/142008/10/152008/10/152008/10/21
1387/7/30
سیامک
شیوا
shivasiamak@yahoo.com
0031947532846001108
0031947532846001108
Yes
روح انگیز
ساری سرخابی
0031947532846001109
0031947532846001109
No
fa
بررسی اثر سایتوتوکسیسیتی و بازدارندگی عصاره ریزوم شیرین بیان (Glycyrrhiza glabra) و گل بابونه (Matricaria aurea) بر فعالیت ماتریکس متالوپروتئینازها (MMPs) در مقایسه با ترکیبات استروئیدی و غیر استروئیدی در کشت سلولی فیبروساکروما
CYTOTOXIC AND INHIBITORY EFFECTS OF GLYCYRRHIZA GLABRA AND MATRICARIA AUREA EXTRACTS ON METALLOPROTEINASE MATRIX ACTIVITY IN COMPARISON WITH STEROIDAL AND NON STEROIDAL COMPOUNDS IN FIBROSARCOMA CELL LINE CULTURE
دکتر نسرین عاقل [1] ، دکتر علی خدادادی [2] ، دکتر مجید اسماعیلیان [3] تاریخ دریافت 23/2/86، تاریخ پذیرش 6/9/86 چکیده مقدمه: آنزیمهای ماتریکس متالوپروتئیناز ( MMPs )، خانواده بزرگ آنزیمهای پروتئولیتیک وابسته به کلسیم و روی هستند که در تجزیه ترکیبات مختلف ماتریکس خارج سلولی نقش دارند. نقش این آنزیمها در پیشرفت و گسترش بیماریهای التهابی (آرتریت روماتوئید)، بیماریهای قلبی عروقی و تومورهای سرطانی کاملا شناخته شده است. مطالعات انجام شده دال بر اثر مهاری ترکیبات ضد التهاب غیر استروئیدی ( NSAIDs ) و استروئیدی (دگزامتازون) بر روی ماتریکس متالوپروتئینازها است. مواد و روش کار : در این تحقیق اثر مهاری و سمیت سلولی عصاره هیدروالکلی گیاهان شیرین بیان و بابونه در مقایسه با داروهای استروئیدی و غیر استروئیدی با به کارگیری سل لاین فیبروسارکوما ( Wehi 164 ) برای بررسی سمیت سلولی و روش ژلاتین زایموگرافی برای سنجش میزان اثر مهارکنندگی بر فعالیت ماتریکس متالوپروتئینازها بررسی شد. یافتهها : نتایج نشان داد که اثر مهار کنندگی شیرین بیان و بابونه، به ترتیب، معادل µg/ml 9500و 33/933 و سمیت سلولی به دست آمده برای این گیاهان، به ترتیب، معادل µg/ml 67/326 و 3450 بود. نتیجه گیری : گیاهان بابونه و شیرین بیان سمیت سلولی بسیار کمتری ولی اثر مهاری ضعیف تری نسبت به داروهای استروئیدی و غیر استروئیدی بکار رفته در این تحقیق از خود نشان دادند. همچنین مشخص شده است که سمیت سلولی بابونه 1/0 سمیت سلولی شیرین بیان است. مجله پزشکی ارومیه، سال نوزدهم، شماره دوم، ص 138-132 ، تابستان 1387 [1] استادیار گروه فارماکوگنوزی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز (نویسنده مسئول) [2] استادیار گروه ایمنولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز [3] دکترای حرفه ای داروسازی
N Aghel , PhD A Khodadadi , PhD M Asmaeiliyan , PhD
Received: 23 April, 2007 Accepted: 27 Nov, 2007
ABSTRACT
Background & Aims: Metalloproteinase matrix (MMPs), a family of zinc and calcium dependent enzymes, is produced by a wide range of stromal and inflammatory cells. MMPs are capable of degrading all of the compounds of extra cellular matrix. The role of metalloproteinase matrix in pathophysiology of various inflammatory diseases, such as arthritis, cardiovascular disease, and cancer is well known. The previous studies have shown that dexamethasone and non steroidal anti inflammatory drugs (NSAIDs) have inhibitory effect on metalloproteinase matrix activity. The aim of the present study was to investigate the inhibitory and cytotoxic effects of glycyrrhiza glabra and matricaria aurea hydroalcoholic extracts on metalloproteinase matrix activity in comparison with diclofenac, piroxicam, and dexamethasone.
Materials & Methods: Herbal extracts were prepared by percolation method, then gelatin zymography and cellular cytotoxicity methods were employed using fibrosarcoma cell line culture (Wehi 164).
Results: Our results indicated that all drugs and herbal extracts showed dose-dependent reduction in metalloproteinase matrix activity. Herbal extracts showed this effect in higher doses but they had lower cytotoxicity compared to other drugs.
Conclusion: Matricaria aurea extract, as compared to glycyrrhiza glabra, have low toxicity effect
(IC50 = 3450 µg/ml) and better inhibitory activity (IC50 = 933.33 µg/ml) upon MMPs.
Address: Immunilogy Department, Jondi Shapoor University, Ahvaz. Tel: 09161183357
E-mail: Alkhodadadi@yahoo.com
Source: UMJ 2008: 19(2):182 ISSN: 1027-3727
Metalloproteinase matrix, Glycyrrhiza glabra, Matricaria aurea, Cytotoxicity
ماتریکس متالوپروتئینازها، شیرین بیان، گل بابونه، سمیت سلولی
132
138
http://umj.umsu.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-8-15&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/142008/10/152008/10/152008/10/212008/10/21
1387/7/30
نسرین
عاقل
0031947532846001110
0031947532846001110
Yes
علی
خدادادی
0031947532846001111
0031947532846001111
No
مجید
اسماعیلیان
0031947532846001112
0031947532846001112
No
fa
بررسی عوارض منجر به بستری طولانی مدت در بخش مراقبتهای ویژه پس از اعمال جراحی قلب باز
EVALUATION OF THE COMPLICATIONS LEADING TO PROLONGED INTENSIVE CARE UNIT STAY AFTER OPEN HEART SURGERY
Complications, Prolonged stay, Intensive care unit, Open heart surgery
عوارض، بستری طولانی مدت، بخش مراقبتهای ویژه، جراحی قلب باز
139
144
http://umj.umsu.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-8-16&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/142008/10/152008/10/152008/10/212008/10/212008/10/21
1387/7/30
علیرضا
ماهوری
alimahoorir@yahoo.com
0031947532846001069
0031947532846001069
Yes
fa
تعیین دقت تشخیصی سونوگرافی کالر داپلر در آپاندیسیت حاد
DETERMINATION OF DIAGNOSTIC COLOUR DOPPLER SONOGRAPHIC ACCURACY IN ACUTE APPENDICITIS
Colour Doppler sonography, Acute appendicitis
آپاندیسیت حاد، سونوگرافی کالر داپلر
145
148
http://umj.umsu.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-8-17&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/142008/10/152008/10/152008/10/212008/10/212008/10/212008/10/21
1387/7/30
افشین
محمدی
mohanadi_afshin@yahoo.com
0031947532846001070
0031947532846001070
Yes
fa
مقایسه ارزش تشخیصی CT هلیکال با روشهای معمول تشخیص (IVP و پیلوگرافی رتروگراد) در بیماران مبتلا به درد حاد پهلو با یافتههای غیرتشخیصی در KUB و سونوگرافی
A COMPARISON BETWEEN DIAGNOSTIC VALUE OF HELICAL CT SCAN AND ROUTINE IMAGING MODALITIES (IVP AND RETROGRADE PYELOGRAPHY) IN PATIENTS WITH ACUTE FLANK PAIN AND NON-DIAGNOSTIC KUB AND ULTRASONGRAPHIC FINDINGS
Helical CT, Acute flank pain, Diagnostic accuracy access, Urinary stone disease
سی اسکن هلیکال، درد حاد پهلو، دقت تشخیصی، بیماری سنگ دستگاه ادراری
149
154
http://umj.umsu.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-8-18&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/142008/10/152008/10/152008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/10/21
1387/7/30
محمدرضا
محمدی فلاح
mrmf222tir@msn.com
0031947532846001071
0031947532846001071
Yes
fa
بررسی اثرات BCGتراپی داخل مثانه ای بر سطح سرمی PSA
THE EFFECT OF INTRAVESICAL BCG THERAPY ON SERUM PSA LEVEL
MR Mohammadi Fallah [1] , MD S Jafari [2] , MD M Alizadeh [3] , MD MR Mokhtari [4] , MD Received: 14 April, 2007 Accepted: 1 May, 2008 ABSTRACT: Background & Aims: Prostate cancer is the most common male malignancy. Today, patients are screened with PSA and DRE, and in the presence of high PSA level (>4 ng/ml) or abnormal DRE finding, TRUS guided biopsy of prostate is performed for definitive diagnosis. Since multiple factors cause serum PSA to rise such as prostate massage, biopsy, inflammation we evaluated the effect of intravesical BCG therapy on serum PSA level. Material & Methods: 66 patients with a history of superficial bladder tumor who had primary normal PSA level (<4 ng/ml) and normal DRE findings entered the study and underwent TURBT. Two weeks after the surgery intravesical BCG therapy was conducted weekly for 6 weeks, PSA level was checked before each session and after 3 months of the last one. Any rise in PSA level 2 folds of the baseline or PSA level more than 4 ng/ml was considered significant and the patients followed by TRUS guided biopsy of prostate Results: 15 patients (22%) had significant rise in serum PSA level with mean of 2.3 ng/ml (range 0.1-10.3 ng/ml). In 10 patients (15.1%) PSA increased to more than 4 ng/ml but returned to basal level within 3 months. In the remaining 5 patients, doubled PSA level did not return to normal level after 3 months but finally decreased in 2 of them. Mean time of PSA level rise was 1.8 weeks (range 1-3 weeks). DRE findings were normal in 7 of 10 patients with PSA more than 4 ng/ml and all of 5 patients with doubled PSA. One patient had right lobe nodule and two had enlarged prostate gland. Six of the patients underwent TRUS guided biopsy, while the results were granulomatous prostatitis in 2 and normal prostatic tissue in the rest. Conclusion: Intravesical BCG therapy increases serum PSA level transiently which usually normalizes within 3 months. For PSA rising to last longer, TRUS guided biopsy looks wise. Address: Imam Khomeini, Hospital, Urmia, Iran. Tel: 09141417555 E-mail: mrmf222tir@msn.com [1] Associate Professor of Urology, Urmia University of Medical Sciences (Corresponding Author) [2] Urologist , Azad University of Urmia [3] Assistant Professor of Urology, Azad University of Urmia [4] Chief Resident of Urology , Azad University of Urmia
Therapy, PSA, TRUS guided biopsy, Prostate
BCG تراپی، PSA ، بیوپسی TRUS guided پروستات
155
157
http://umj.umsu.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-8-19&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/142008/10/152008/10/152008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/10/21
1387/7/30
محمدرضا
محمدی فلاح
mrmf222tir@msn.com
0031947532846001072
0031947532846001072
Yes
fa
بررسی میزان شیوع دیابت بارداری در خانمهای باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر ارومیه
GESTATION DIABETES MELLITUS INCIDENCE IN THE PREGNANT WOMEN REFERRED TO URMIA MEDICAL CENTERS
مجید منافی ، دکتر محمدحسن انصاری ، سهیلا ربیعی پور ، محمدصالح هژیر
تاریخ دریافت 4/11/84، تاریخ پذیرش 8/3/87
چکیده
پیش زمینه و هدف: دیابت دوران بارداری GDM به عنوان عدم تحمل کربوهیدرات با شدت های متفاوت که در دوران بارداری شروع و یا اولین تشخیص در هنگام بارداری باشد، تعریف می شود. بیشترین اطلاعات بدست آمده از این بیماری مربوط به ایالات متحده آمریکا است. ما به منظور کمک به جمع آوری اطلاعات بیشتر در مورد این بیماری و تعیین میزان شیوع آن در شهر ارومیه این مطالعه را انجام دادیم.
مواد و روش کار: در این مطالعه 84 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر ارومیه که در حین مراجعه سن حاملگی بین 24 تا 28 هفته داشتند و سابقه دیابت تشخیص داده شده قبل از بارداری، سابقه هرگونه مصرف داروی خاص و بیماری های پانکراس، سندروم های هورمونی از قبیل کوشنیگ، آکرومگالی، فتوکروموستیوم، آلدوسترونیسم اولیه، گلوکوگونوما و غیره سابقه بیماری های ژنتیکی خاص نداشتند را وارد مطالعه نمودیم.
در ابتدا بر روی افراد مورد مطالعه آزمایش گلوکز پلاسمای ناشتا، تست غربالگری با 50 گرم گلوکز خوراکی انجام شد و برای افرادی که در تست غربالگری گلوکز پلاسمای بیش از 130 میلی گرم بر دسی لیتر داشتند تست تحمل گلوکز خوراکی با 100 گرم گلوکز انجام براساس ملاک های تشخیص کارپنتروکاستون، دیابت حاملگی تشخیص داده شد.
نتایج: از 84 نفر خانم های باردار مورد مطالعه 30 نفر (7/35%) پس از مصرف 50 گرم گلوکز خوراکی، گلوکز پلاسمای مساوی یا بیشتر از 130 میلی گرم در دسی لیتر داشتند که همه آنها تحت آزمایش تحمل گلوکز خوراکی با 100 گرم گلوکز قرار گرفتند که 12 نفر (28/14% کل) آنها نه مبتلا به اختلال تحمل گلوکز و نه مبتلا به دیابت دوران بارداری بودند، 8 نفر (5/9% کل افراد) تست تحمل گلوکز مختل داشتند و 10 نفر (9/11% کل افراد) مبتلا به دیابت دوران بارداری GDM تشخیص داده شدند. فقط دو نفر (38/2% کل افراد و یا 7/3% افراد زیر 25 سال) با سن کمتر از 25 سال مبتلا به دیابت حاملگی تشخیص داده شدند و 8 نفر (5/9% کل افراد و 6/26% افراد بالای 25 سال) با سن بیشتر از 25 سال (میانگین سن 2/475/33 سال) مبتلا به دیابت حاملگی بودند.
بحث و نتیجه گیری: شیوع دیابت دوران بارداری GDM در کل زنان مورد مطالعه در این طرح 9/11% بود که با اطلاعات موجود در سایر مطالعات (9-5،2،1) که شیوع این بیماری را در جوامع مختلف بین 1 تا 14 درصد نشان می دهد هم خوانی دارد.
M Manafi , MSC M Khadem Ansari , PhD S Rabeipour , MSC MS Hajeir , MSC
Received: 24 Jan, 2006 Accepted: 28 May, 2008
ABSTRACT
Background and Aims: Gestational diabetes Mellitus (GDM) is a carbohydrate intolerance disease with various grades that begins in pregnancy period and is defined with the first diagnosis of carbohydrate intolerance in this period. Most information about this disorder is gained in the United States. In the current study we tried to collect more information about this disorder and determine its incidence in Urmia.
Materials and Methods: In this study we chose 84 pregnant women referring to Urmia medical centers that were in their 24th to 28th weeks of pregnancy and did not have any pre- pregnancy history of diabetes or any specific drug consumption. Pancreatic diseases, hormonal syndromes like cushing syndrome, acromegaly, pheochromocytoma, primary aldostronism glucogonoma, etc. and any kind of genetic disorders. We did fast blood sugar (FBS) test as well as screening test by 50 grams oral glucose at first and than glucose tolerance test by 100 grams glucose on the patients with screening test result of more than 130 mg/dl. We diagnosed gestation diabetes in those patients that had positive results of the glucose tolerance test by 100 grams glucose based on diagnostic criterions of Carpenter and Coustan.
Results: From all 84 women that were studied, 30 (35.7%) had glucose plasma equal or more than 130 mg/dL after consumption of 50 grams of oral glucose. We then did glucose tolerance test by 100 grams glucose on this group among whom 12 women (14.28% of all) didn't have glucose tolerance abnormalities or GDM, 8 women (9.5% of all) had only glucose tolerance deficiency, and 10 (11.9% of all) were diagnosed as GDM patients. Only two women (2.38% of all or 3.7% of under 25 years old patients) with the ages under 25 years old were diagnosed as GDM sufferers, and 8 (9.5% of all or 26.6% of above 25 years old patients) with the ages above 25 years old (mean 33.75 4.2) were diagnosed as GDM patients.
Conclusion: GDM incidence was 11.9% among the women that were studied which is parallel to the results of other studies. It gained its incidence between 1 to 14 percent in various communities.
Gestation diabetes mellitus, Pregnant women, Glucose plasma
دیابت بارداری، زنان باردار (مراکز بهداشت ارومیه)
158
162
http://umj.umsu.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-8-20&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/142008/10/152008/10/152008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/11/3
1387/8/13
مجید
منافی
majidmanafi@yahoo.com
0031947532846001084
0031947532846001084
Yes
fa
برداشت ناکامل استخوان اسکاپولا در تومور بدخیم غلاف عصبی و نتیجه درمانی آن (گزارش موردی)
SUBTOTAL SCAPULECTOMY FOR MALIGNANT PERIPHERAL NERVE SHEATH TUMOR OF THE SHOULDER
دکتر محمدتقی پیوندی [1] ، دکتر فرشید باقری [2] ، دکتر محمد رحیمی [3] تاریخ دریافت 5/4/86، تاریخ پذیرش 10/11/86 چکیده MALIGNANT PERIPHERAL NERVE SHEATH TUMOR تومور نادر و بدخیمی است که میتواند کشنده باشد. MPNST تومورهای خیلی تهاجمی هستند و تمایل زیادی برای متاستاز به مناطق دوردست دارند. در حقیقت سیستم اسکلتی بدن اغلب به صورت متاستاز یا درگیری ثانویه، درگیر میشود. هدف اصلی درمان در بیمار مبتلا به تومور بدخیم استخوان کتف حذف کافی تومور، حفظ عملکرد و ظاهر قابل قبول است. درمان متداول تومورهای بدخیم استخوان کتف حذف کامل استخوان میباشد. اما این روش نتایجی مثل ناپایداری شانه، محدودیت عملکرد و ظاهر غیرقابل قبول دربر دارد. در برخی موارد حذف ناکامل استخوان کتف در از بین بردن تومور به اندازه حذف کامل استخوان کتف موثر میباشد. حذف ناکامل استخوان کتف با حفظ گلنوئید، عملکرد بیمار را در مقایسه با حذف کامل کتف بسیار کمتر کاهش میدهد. بیمار فوق 2 سال پس از جراحی عود موضعی را نشان داد. [1] استادیار ارتوپد، دانشگاه علوم پزشکی مشهد (نویسنده مسئول) [2] استادیار ارتوپد، دانشگاه علوم پزشکی مشهد [3] استادیار ارتوپد، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
MT Peivandi [1] , MD F Bagheri [2] , MD M Rahimi [3] , MD Received: 26 June, 2007 Accepted: 30 Jun, 2008 Abstract: Malignant peripheral nerve sheath tumor (MPNST) is a rare and fatal tumor. MPNST is very aggressive and likes to have distant metastasis. Skeletal involvement is usually secondary to soft tissue origin. Tumors of the scapula are unusual clinical challenges. Partial or complete resection of the scapula, with its attached musculo-aponeurotic tissue, is a seldom used technique for the treatment of primary bone and soft tissue tumors, as well as selected metastatic involvement of the scapula. Scapulectomy may allow wide margins of resection without amputation. The purpose of this study is to review our recent experience with scapulectomy. Our patient had local recurrence of tumor two years after subtotal scapulectomy. Address: Emdadi Kamyab Hospital , Fadaieyan Eslam St, Mashad, Iran. Tel: 09153143691 E-mail: drpeivandy@yahoo.com Source: UMJ 2008: 19(2):188 ISSN: 1027-3727 [1] Assistant Professor of Orthopedics, Mashad University of Medical Sciences (Corresponding Author) [2] Assistant Professor of Orthopedics, Mashad University of Medical Sciences [3] Assistant Professor of Orthopedics, Mashad University of Medical Sciences
Malignant peripheral nerve sheath tumor, Metastasis, Scapula
تومور غلاف عصبی, متاستاز, شانه
163
166
http://umj.umsu.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-8-21&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/142008/10/152008/10/152008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/11/32008/11/3
1387/8/13
محمدتقی
پیوندی
drpeivandy@yahoo.com
0031947532846001085
0031947532846001085
Yes
fa
گزارش یک مورد لیشمانیوز جلدی Non-Heal در محل لیشمانیزاسیون از استان آذربایجانغربی
A CASE REPORT OF NON-HEAL CUTANEOUS LEISHMANIASIS
دکتر خسروحضرت ی تپه [1] ، افش ی ن برازش [2] تاریخ دریافت 5/4/86، تاریخ پذیرش 23/8/86 چکیده موارد بیماری لیشمانیوز جلدی در جهان رو به افزایش است و در بسیاری از مناطق ایران از جمله استان اصفهان، خوزستان و کرمان ب ه صورت آندمیک دیده میشود. شرایط خوب آب و هوایی برای ناقلین، نبود امکانات بهداشتی و درمانی کافی در زمان جنگ جهت پیشگیری و درمان، زمینه ساز شیوع بیماری در بین نیروهای مسلح که در جبهه جنگ حضور داشتند بود. با توجه به مشکلاتی که مطرح شد به خصوص در امر مبارزه با ناقلین و مخازن، امروزه بهترین و سادهترین راه مبارزه همان افزایش سطح ایمنی افراد است. لذا ایجاب میکند که مطالعاتی در زمینه تهیه مایه لیشمن استاندارد و ارزیابی آن در انسان صورت گیرد تا با اطمینان کامل نسبت به استفاده آن در مناطق آندمیک مبادرت نمود. بیمار مردی اهل میاندوآب قبل از اعزام به جبهه حدود شانزده سال پیش از بازوی سمت چپ تحت لیشمانیزاسیون قرار گرفته بود. بعد از 3 ماه زخمهایی در اطراف محل تزریق دیده میشود. سپس به صورت موضعی با گلوکانتیم تحت درمان قرار میگیرد. در عرض این چند سال چندین بار زخمها عود کرده و تحت درمان قرار میگیرد تا اینکه بالاخره توسط یکی از متخصصان پوست به بخش انگلشناسی ارجاع شد . اجسام لیشمن و فرم پروماستیگوت در اسمیر و محیط کشت رویت گردید. با توجه به مشکلاتی که به بیمار گزارش شده فوق به علت لیشمانیزاسیون پیش آمده و گزارشات دیگری که همکاران انگلشناسی در کنگرههای مختلف از عود بیماری در افراد واکسینه شده ارائه دادهاند، پیشنهاد می شود توجه محققان نسبت به تهیه و ارزشیابی واکسنی بی خطر و موثر علیه این بیماری معطوف گردیده تا پس از حصول اطمینان از بیخطر بودن آن، در مناطقی که سایر روشهای کنترلی موثر نمیباشد، مورد استفاده قرار گیرد. مجله پزشکی ارومیه، سال نوزدهم، شماره دوم، ص 170-167 ، تابستان 1387 آدرس مکاتبه: دانشکده پزشکی ارومیه، جاده نازلو تلفن: 09143433134 [1] دانشیار گروه انگل شناسی و قارچ شناسی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه (نویسنده مسئول) [2] کارشناس ارشد گروه انگل شناسی و قارچ شناسی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه
Cutaneous leishmaniasis, Leshmanization, promastigote
لیشمانیوز جلدی ، لیشمانیزاسیون، فرم پروماستیگوت
167
170
http://umj.umsu.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-8-22&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/142008/10/152008/10/152008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
خسرو
حضرتی تپه
Hazrati_tappeh@yahoo.co.nz
0031947532846001086
0031947532846001086
Yes
fa
گزارش یک مورد نکروز گلانس به علت کلسی فیلاکسی در بیمار دیابتیک تحت همودیالیز
PARTIAL PENECTOMY IN A DIABETIC PATIENT WITH CALCIPHYLACTIC GLANS NECROSIS
Penile necrosis, Calciphylaxis, Partial penectomy, Diabetic
گلانس پنیس، نکروز، کلسی فیلاکسی، پارشیل پنکتومی، دیابتیک
171
173
http://umj.umsu.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-8-23&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/142008/10/152008/10/152008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/11/32008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
منصور
علیزاده
m-alizade44@yahoo.com
0031947532846001087
0031947532846001087
Yes
fa
گزارش کودک مبتلا به درماتومیوزیت با تظاهر اولیه ادم ژنرالیزه
REPORT OF AN 11-YEAR-OLD GIRL WITH JUVENILE DERMATOMYOSITIS PRESENTING WITH GENERALIZED EDEMA
Dermatomyositis, Generalized edema, Children
درماتومیوزیت، ادم ژنرلیزه، کودکان
174
177
http://umj.umsu.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-8-24&slc_lang=fa&sid=1
2008/10/142008/10/152008/10/152008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/10/212008/11/32008/11/32008/11/32008/11/32008/11/3
1387/8/13
احمدعلی
نیکی بخش
anikibakhsh@yahoo.com
0031947532846001088
0031947532846001088
Yes