دانشگاه علوم پزشکی ارومیه ، h.feizipour@gmail.com
چکیده: (3532 مشاهده)
سابقه و هدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس، شایعترین علت ناتوانی ناشی از بیماریهای نورولوژیک و اغلب توام با نقائص شناختی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر انعطافپذیری شناختی ، استدلال انتزاعی، بازداری پاسخ و توجه انتخابی در بیماران اماس انجام گردید.
ابزار و روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل است. در این پژوهش، 30 نفر از مراجعین انجمن بیماران اماس به روش نمونهگیری هدفمند، انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه 15 نفری مداخله و کنترل تقسیم و سپس اعضای گروه مداخله بهصورت فردی، به مدت 12 جلسه در برنامه توانبخشی شناختی، شرکت داده شدند. نمرات انعطافپذیری شناختی و استدلال انتزاعی با آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین، توجه انتخابی با آزمون استروپ و بازداری پاسخ با آزمون برو/نرو و با استفاده از روشهای آماری توصیفی( میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(آزمون تحلیل واریانس اندازههای مکرر) تحلیل شدند.
یافته ها: یافتهها نشان دادند خطای درجاماندگی در تعامل گروه و زمان معنیدار بوده(05.0>sig) و مقایسه بین گروهی تعداد درست پاسخ ناهمخوان آزمون استروپ و تعداد طبقات آزمون ویسکانسین معنیدار شدند(05.0>sig). ولی در نمرات بازداری پاسخ دو گروه در پیشآزمون با پسآزمون و مرحله پیگیری، تفاوت معنیداری مشاهده نگردید. بدینترتیب انعطافپذیری شناختی، استدلال انتزاعی و توجه انتخابی در مراحل پس از آزمون و پیگیری نسبت به قبل از آزمون در دو گروه مداخله و کنترل، تفاوت آماری نشان دادند.
نتیجه گیری: براساس یافتههای حاضر، توانبخشی شناختی احتمالا در بهبود انعطافپذیری شناختی، استدلال انتزاعی و توجه انتخابی موثر است.