دوره 27، شماره 10 - ( ماهنامه دی 1395 )                   جلد 27 شماره 10 صفحات 892-882 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشگاه شهید مدنی ، shalchi.b@gmail.com
چکیده:   (7225 مشاهده)

پیش‌زمینه و هدف: اگرچه اختلال­های عاطفی و مصرف مواد هم‌زمان با هم رخ می­دهند، بااین‌حال اغلب  نقش اختلالات عاطفی در اعتیاد نادیده گرفته شده است. افراد با سایکوپاتولوژی عاطفی میزان بالایی از  همبودیی با اختلال مصرف مواد را نشان می­دهند. یافته‌ها بیان کرده­اند که سیستم­های عاطفه مثبت و منفی ممکن است به‌صورت متفاوتی جنبه­های مختلف مصرف مواد را میانجی­گری کنند. پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم عاطفه بر عواطف مثبت و منفی زنان مبتلا به اختلال مصرف متامفتامین انجام شد.

مواد و روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش­آزمون و پس­آزمون با گروه گواه بود. جامعه­ی پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد، حاضر در مرکز اقامتی میان­مدت باغ فرشته بوده که با توجه به معیارهای ورود و خروج تعداد 39 نفر به‌عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس به‌طور تصادفی در دو گروه تقسیم شدند و درنهایت گمارش این افراد به گروه گواه و آزمایش به‌صورت تصادفی صورت گرفت  و مداخله روی گروه آزمایش اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله­ای را دریافت نکرده و در فهرست انتظار قرار گرفت. داده­های پژوهش توسط مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی جمع‌آوری‌شده و جهت تحلیل داده­ها از روش آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس با نرم­افزار آماری SPSS22 استفاده شد.

یافته­ ها: نتایج نشانگر این است  که آموزش تنظیم عاطفه بر روی عواطف منفی تأثیر معنی­داری نداشت (p=0/61). ولی این آموزش موجب افزایش معنی­دار عواطف مثبت زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد شد (p=0/03).

بحث و نتیجه­ گیری: نتایج نشانگر این است که بدتنظیمی عاطفه یکی از عوامل خطرزا برای مصرف مواد می­باشد. با توجه به اینکه این افراد بیشتر در معرض عواطف منفی و کم‌تر در معرض عواطف مثبت می­باشند، در چنین موقعیت­هایی احتمالاً برای تنظیم این حالت­های عاطفی مواد را انتخاب می­کنند. بنابراین آموزش تنظیم عاطفه می­تواند شیوه­ی درست تنظیم عواطف را به آن‌ها یاد داده و در کاهش مشکلات آن‌ها مؤثر واقع شود.

متن کامل [PDF 438 kb]   (2267 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي(توصیفی- تحلیلی) | موضوع مقاله: روانشناسی

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.